امسال پیادهروی اربعین حالوهوای متفاوتی دارد. گویا جنگ ۱۲روزه سایهای از اندوه و دلی پر از یاد شهدا بر این مسیر انداخته است. کافی بود کمی در میان زائران و خادمان قدم بزنی تا این حس را با تمام وجودت لمس کنی. هرکس با دست گرفتن عکسی از شهدای اقتدار، برایشان نیتی دارد و برای شادی روح پاکشان در این مسیر قرار گرفتهاست. همه کنار هم، پیر و جوان، با عصا، با ویلچرو نوزاد خوابیده در کالسکه، آنچه را که باید داشته باشند، برداشتهاند و به دوش و دست میکشند و با امید و عشق، قدمبهقدم رو به یک هدف حرکت میکنند. مقصدشان زیارت امام حسین (ع)، نیتشان ظهور امامزمان (عج) و شادی روح شهداست
به نقطه مرزی مهران رفتیم تا با زائران و خادمان همصحبت شویم. مرزی که با ورود هزار و ۵۰۰ زائر و جایابی ۴۰۰ موکب، همچنان میزبان جمعیت عظیم زائرانی بود که موجموج از مرز مهران وارد میشدند. انگار زمین وسعتی چندبرابر پیدا کرده بود تا آنها را در خود جای دهد! امسال پیادهروی اربعین حالوهوای متفاوتی دارد. گویا جنگ ۱۲روزه سایهای از اندوه و دلی پر از یاد شهدا بر این مسیر انداخته است. کافی بود کمی در میان زائران و خادمان قدم بزنی تا این حس را با تمام وجودت لمس کنی. هرکس با گرفتن عکسی از شهید و شهدای اقتدار، برایشان نیتی دارد و برای شادی روح پاکشان در این مسیر قرار گرفتهاند. همه کنار هم، پیر و جوان، با عصا، با ویلچر، نوزاد خوابیده در کالسکه و... آنچه را که باید داشته باشند، برداشتهاند و به دوش و دست میکشند و با امید و عشق، قدمبهقدم رو به یک هدف حرکت میکنند. مقصدشان زیارت امام حسین (ع)، نیتشان ظهور امامزمان (عج) و شادی روح شهداست. سختیهایی هم دارد؛ گرما، راه طولانی و خستگی، اما برایشان معنای دیگری دارد. زائران و خادمان باور دارند با تحمل این سختیها، شاید بتوانند اندکی از مصیبتهای حضرتزینب (س) را درک کنند، شاید دلشان به حال و روز ایشان نزدیکتر شود. پیادهروی امسال راهی پر از احساس است، راهی که دلها را آرامآرام به هم گره میزند. عرب و فارسبودن هم تفاوتی ندارد؛ مهم این است که با اتحاد در آرزوی فردایی روشن، این مسیر را طی میکنند و عدهای هم به بدرقه زائران میروند.
قدمهایی نذر حسین زمانه
خانم گودرزی، معتقد بود با تمام سختیها و مشکلات، عشق به امامحسین (ع) آنقدر بزرگ است که هیچ سختی به چشم نمیآید. به قول حضرت زینب (س) «ما رأیت الا جمیلاً»؛ همه چیز زیباست، حتی با وجود خاک، گرما و دشواریها. همه زائران به عشق دیدار اباعبداللهالحسین (ع) به این مسیر میآیند. گودرزی از همه زائران میخواست با معرفت زیارت کنند و با معرفت بازگردند و پیادهروی اربعین را نمایش حماسه امامحسین (ع) میدانست و معتقد بود باید امامحسین (ع) را به دنیا نشان دهند. او میگفت منتظران واقعی امامحسین (ع) کسانی هستند که با عشق به حجتبنالحسن (ع) در این مسیر قدم برمیدارند، زیرا حسین زمان ما غریب است و باید هرچه میتوانیم برای ظهورش انجام دهیم. آرزو داشت بتواند تنها قطرهای کوچک در دریای عشق به امام زمان (عج) باشد. او یاد شهدای مسیر اربعین به ویژه شهید هاشمی، امیریان و حاجیزاده را گرامی داشت و میگفت: شهدا زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. قدمهایش را نذر ظهور کرده بود و بخشی هم برای نابودی دشمنان اسلام به ویژه رژیمصهیونیستی. امید داشت دعاها در این مسیر به پیروزی ایران و همه مسلمانان جهان ختم شود.
اربعینی با بوی شهدای جنگ ۱۲روزه
خانم کریمزاده، یکی از زائرانی بود که برای اولین بار راهی این سفر میشد. خودش هم باورش نمیشد وقتی برادرش به او گفته بود: «بیا برویم کربلا» غافلگیرانه شادی وجودش را فرا گرفته بود. این خوشحالی لحظهبهلحظه در دلش بیشتر میشد، حسی باورنکردنی، شبیه یک رؤیا. در مسیر، تازه سختی راه را فهمیده بود، اما معتقد بود شیرینی این سفر آنقدر زیاد است که سختیها به چشمش نمیآید. او اشارهای کرد به تهدیدات رژیمصهیونیستی که قرار بود برای مرزها مشکل ایجاد کند، اما همین تهدیدها گویا عزم زائران حسینی را برای حضور در این مسیر محکمتر کرده بود. به گفته او وقتی حرف و تهدیدی میشنوی، به غیرت انسان برمیخورد و تاریخ عاشورا اجازه نمیدهد که دوباره تکرار شود. از نگاه او، اصل عزاداری برای امامحسین (ع) مقاومت با تمام توان است. او از شهدای مسیر اربعین سال گذشته هم یاد کرد؛ شهدایی مانند شهید سلطانیفر که سال گذشته همراه و همگام زائران بودند، اما امسال جایشان خالی بود. میگفت این عزیز و دیگر شهدا هیچوقت از یاد نمیروند. اربعین امسال بوی آنها را میدهد. هرچند شهادت افتخار است، اما برای بازماندگان، جای خالیشان تلخ و سنگین است. خانم کریمزاده، همسر شهید بود. او با اشاره به جمعیت عظیم زائران، حضور حداکثری مردم را بسیار زیبا و ضروری میدانست. معتقد بود باید تا میتوان در برابر تهدیدات این حضور را حفظ کرد، معجزه باشد یا نباشد، این یک حس عمیق و دلی است. از دیدن خادمان مسیر اربعین، حس شرمندگی در دلش زنده میشد؛ خادمانی که در گرمای شدید، بدون هیچ چشمداشتی به زائران خدمت میکردند و از نظر او هر ثوابی که در این سفر هست، چندین برابرش نصیب آنها میشود. او از همه آرزومندانی که به دلایلی نمیتوانستند در این سفر باشند نیز یاد کرد، آنهایی که به دلیل سن بالا، بیماری یا شرایط زندگی، امکان سفر ندارند، اما باور داشت مهمتر از حضور جسمی، باید دل را به امامحسین (ع) متصل کرد. میگفت هرقدر دور، اما اگر دل با امام حسین (ع) باشد، همین اتصال قلبی این سفر را روزی آنها خواهد کرد.
احترام به اقتدار موشکی ایران
خانم ابراهیمی اهل یزد است و یکی از زائرانی بود که هفته گذشته از مرز به سمت نجف حرکت کرده بود. او پس از زیارت حضرت علی (ع)، وارد مسیر پیادهروی شده و پس از سه روز پیادهروی و زیارت حرمین سیدالشهدا (ع) و حضرتابوالفضل (ع)، این سفر برای او بسیار خوشایند و خاطرهانگیز بود. حالا با رسیدن به مرز مهران، آماده بازگشت به شهرشان است. خانم ابراهیمی میگفت، این سومین باری است که به این سفر میرود و سه سال متوالی در راهپیمایی اربعین شرکت کرده است. او تجربههای بسیار خوبی همراه با فرزندانش داشته است؛ بار اول که پسر کوچکش هشتماهه بود، فرزند دومش چهارساله و فرزند بزرگش ششساله بود. او درباره هزینه سفر توضیح داد که هزینه مالی لازم بود، اما چندان سنگین نبود. همراه خانواده با خودروی شخصی تا مرز آمده بودند و قرار بود با همان خودرو به شهرشان بازگردند که این موضوع باعث کاهش هزینههای سفر شده بود. اقامت آنها بیشتر در موکبها و خانههای مردم عراق بود و از این مکانها و پذیراییها کاملاً راضی بودند. خانم ابراهیمی از برخورد عراقیها در این سفر بسیار راضی بود و میگفت مانند همیشه بسیار عالی، ولی متفاوت بود. احترام به ایرانیها بیشتر از سالهای دیگر بود و این احترام را مدیون شهدا میدانست. میگفت عراقیها وقتی ما را میدیدند، میگفتند: «ایرانی...» بعد دستهایشان را مانند موشکهای ایران بلند میکردند و به ما بسیار احترام میگذاشتند. آنجا یاد شهید حاجیزاده و دیگر سرداران شهید وطن افتاده و اشکش سرازیر شده بود. عراقیها به خاطر حضور ایرانیها و ایستادگیشان در شرایط سخت جنگ ۱۲ روزه با گرمی و محبت زیادی استقبال میکردند و این محبت عمیق کاملاً احساس میشد. میگفت وقتی وارد خانههای شان میشدند، با اینکه زبان یکدیگر را نمیدانستند، عراقیها مانند سالهای قبل با مهربانی تمام به استقبالشان میآمدند و فرزندانشان را میبوسیدند. این محبت و استقبال چنان گرم و بینظیر بود که بچهها انگار در خانه خودشان بودند.
حس زیبا از حضوری به سمت يک هدف
زهرا عسگریزدان، برای سومین بار راهی زیارت اربعین میشود. سفری که با وجود گرمای طاقتفرسا و ازدحام جمعیت، برایش جذابیتی وصفناشدنی دارد. او میگوید: این سفر خودش جذابیت خاصی دارد، طوری که اگر شرایط سخت باشد، نمیتوان از آن دل کند. هر بار که تصمیم میگیرد راهی شود، بیتاب میشود، اگرچه نمیتواند مدت زیادی بماند. او به تازگی از کربلا برگشته، اما همچنان در دلش شور حرکت دوباره به سمت حرم دارد.
سفر را سخت، اما قابل تحمل میداند، همانطور که زندگی سخت است، اما زیباست... وقتی میان موج عظیم زائران قرار میگیرد که همه با یک هدف و یک آرزو به سمت حرم گام برمیدارند، در دلش حس زیبایی شکل میگیرد که قابل وصف نیست.
زهرا از شهدای جنگ اخیر یاد میکند، کسانی که بسیاریشان سال گذشته در این مسیر همراه زائران بودند، اما امسال جای خالیشان بهشدت احساس میشود. میگوید یاد آن عزیزان همیشه در دلها زنده است. در سخنانش عشق و دلبستگی به امامحسین (ع) موج میزند.
آرزو میکند امامحسین (ع) حافظ جوانان و نگهدار امنیت کشور باشد و برای سربلندی کشور و ملت دعا کرد. او با قوت از تهدیدهای دشمنان سخن میگوید و معتقد است، این تهدیدها نهتنها دلها را نترسانده، بلکه عزم و اراده را مستحکمتر کرده است. میگوید اگر رهبر شجاع ما نترسید، چرا ما باید ترس به دل راه دهیم؟ زهرا از همسر شهیدش نیز یاد میکند که هفتسال پیش به شهادت رسیده بود.
یاد او را گرامی میدارد و برای همه شهدا آرزوی آرامش میکند. در پایان صحبتهایش نیز از همه خادمان تشکر میکند و برای شان آرزوی سلامتی میکند.
دل در گرو کربلا و شهدای مسیر
محبوبه بخشنده زائری بود که خودش را از تهران به مهران رسانده بود تا برای اولین بار به خیل عظیم عشاقالحسین (ع) بپیوندد. سالها بود آرزوی حضور در این مسیر را داشت و بارها خواهرش را دیده بود که به این سفر رفته است، اما خودش هیچوقت نصیبش نشده بود. تقریباً ۱۰روز پیش بعد از نماز، با دلگرفته به امامحسین (ع) سلام میدهد و از او میخواهد توفیق زیارت را به او عطا کند.
باور نمیکرد این اتفاق رقم بخورد، اما به لطف خدا آنجا حضور داشت و امیدوار بود زیارتی با معرفت داشته باشد. او از سختیهای جنگ ۱۲روزه یاد کرد و گفت شهدای زیادی تقدیم شدند. او هم مانند همه زائران از شهدای جنگ اخیر که سال گذشته در این مسیر بودند، یاد کرد. بخشنده به خانوادههای داغدار این عزیزان پیام داد که شهدا نه برای آنها، بلکه برای مردم ایران هیچ گاه فراموش نمیشوند و این وعده را به نیابت از شهدا قدم در این راه میگذارد.
او خود و دیگر زائران را مدیون شهدایی میدانست که حالا در سایه امنیت پا در این مسیر میگذارند. این زائر اربعینی میگفت: نیت قدمهایش در این مسیر اول برای تعجیل در فرج امامزمان (عج) سپس به نیت ۱۲ امام (ع)، ۱۴ معصوم (ع) و والدینش است. همچنین شهدایی که دیگر میانشان نیستند.
با وجود گرما، شلوغی و سختی مسیر، بخشنده میدانست این سفر سرزمین کرب و بلاست و از سختیهایش نباید غافل شد. او آرزو داشت در یکی از کوچههای کربلا ذرهای از آن رنج و مصیبت امامحسین (ع) و خانوادهاش را حس کند و امیدوار بود خادم کوچک آن بزرگواران باشد.
میگفت در خانهاش مجلسی برای این سفر برپا کرده و از خدا خواسته است تنها او را «کنیز حسین» بپذیرد و زیارتش را قبول کند؛ دعایی که هر سال تکرار میکند و دلگرم به آن است.
خدماتی که عطر شهدا و صلابت رهبری را به همراه دارد
موکب سپاه امیرالمؤمنین استان ایلام هم از موکبهای فعال در مرز مهران بود. مسئول این موکب میگوید: سپاه پاسداران از ابتدا در کنار مردم بوده است؛ در دفاع مقدس، امنیت، کمکرسانی به حادثهدیدگان و اینروزها هم در خدمت به زائران اربعین با همکاری بسیج، مردان و زنان با روحیهای مقاوم. این تلاشها بر پایه الگوگیری از شهدا و رهبری حکیمانهمان حضرت آیتالله خامنهای، ملت ایران را به پیشرفت و عزت رسانده و میرساند.
نقش سپاه در خدمترسانی به زائران اربعینی چگونه است؟
سپاه پاسداران از روز تشکیل، همواره افتخار خدمتگزاری به آحاد مردم را داشته است. هر جایی که مردم نیاز داشته باشند، کنارشان است و با استفاده از ظرفیت بسیج مردمی به خدمت میپردازد. گاهی عرصه خدمت امنیت است، گاهی در دفاعمقدس به عنوان سرباز کنار مردم بوده و با جانشان سپر بلای مردم شدهاند، گاهی هم در حوادثی مانند زلزله و سیل در کنار مردم بودهاند. آرزوی سپاه خلق امنیت و آرامش برای ملت ایران است و امروز هم پای کار مردم سراسر کشور، در خدمت زائران سیدالشهدا (ع) و عتبات عالیات است.
از تنوع خدمات موکبها به زائران حسینی بگویید.
از روز اول سفر اربعین، بچههای ما در عرصههای مختلف خدمت میکنند؛ در پذیرایی صبحانه، ناهار، شام و میانوعده، در فعالیتهای فرهنگی مثل گروه سرود، فیلم، برگزاری نماز جماعت و روایتگری. همچنین موکب مادر و کودک داریم که مادران همراه کودکانشان در آن استراحت و بچهها بازی میکنند. موکبهای استراحت برای برادران و خواهران به صورت مستقل است. همه این خدمات را با افتخار انجام میدهیم.
از مشارکت در تأمین امکانات برای دیگر موکبها بگویید.
با دستور استاندار و به درخواست مسئولان، ما مشکلاتی مانند تأمین یخ و آب را تقبل کردهایم تا هیچ موکبی دغدغه نداشته باشد و وقفهای در پذیرایی از زائران ایجاد نشود. در پایانه برکت و پایانه شهید رئیسی نیز بچههای ما مشغول توزیع آب به زائرین هستند تا خستگیشان با جرعهای آب برطرف شود. در بخش دیگر این فعالیتها، بچههای ما در کنار نیروهای انتظامی و مرزبانی تیمبندی شده و مسئولیت ایجاد امنیت در نقاط مورد نیاز را بر عهده دارند. تیمهای اطلاعاتی ما هم کار رصد و همکاری را انجام میدهند. بچههای سپاه با افتخار و احساس وظیفه، کنار مردم و برای مردم، به ویژه زائران، خدمت میکنند.
وضعیت و حضور مردان و زنان خادم در موکبهای مرز مهران چگونه است؟
مردم ایران ذاتاً استکبارستیز، متحد، شجاع و مقاوم هستند. زنان ایرانی به عنوان الگوهای مقاومت، نماد اقتدار ملت ایرانند. در مسیر اربعین نیز در موکبهای متعددی از جمله موکب سپاه امیرالمؤمنین استان ایلام، موکب خاتمالانبیا، موکب مادر و کودک و... فعالند و در این موکبها مرد و زن در حال خدمترسانی به زائران حسینی هستند. بسیج دانشجویی هم مشغول فعالیت است و بچههای دانشآموزی نیز با انرژی تمام شبانهروز کار میکنند. همچنین سپاههای استان البرز، سمنان و لرستان به همراه سپاه استان در عرصههای مختلف خدماترسانی میکنند.
وقتی این صحنهها را میبینیم، جا دارد یادی از شهدا کنیم که خستگیناپذیر بودند. الگوگیری از چنین شهدایی است که ما را در همه عرصههای خدمت مصمم میکند. یاد خاطرهای افتادم و اینکه وقتی از حاج قاسم و حاجیزاده درباره استراحت میپرسیدند، میگفتند: «برای استراحت وقت زیاد است.» حالا بعد از دفاع مقدس، عرصه جدیدی شروع شده است... و، اما رهبر فرزانهمان همان کسی که این عرصههای ناب فرهنگی، مذهبی و... از برکت وجود اوست. کسی که همه نقشههای دشمنان را نقش بر آب کرد. همانطور که وزیر امور خارجه دولت بوش خانم رایس، میگفت: «نخبگان غربی سالها برنامهریزی میکنند و بیشترین اعتبار، وقت و بهترین نخبگان را برای اجرای طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران اختصاص میدهند، اما بعد از ۱۰ سال، با یک سخنرانی رهبر ایران اسلامی، تمام نقشهها نقش بر آب میشود.» وجود ایشان یک افتخار بزرگ برای ملت ایران است و به برکت وجودشان الحمدلله امروز در قلههای پیشرفت قرار داریم و این مسیر هم یکی از افتخارات ماست.
همدلی شیعه و سنی زیر پرچم مهربانی حسین (ع)
در میان موکبهای مرز مهران، یکی از موکبها به خاطر ظاهر متفاوتش با دیگر موکبها قابل توجه بود. درباره آن سؤال شد که گفتند موکب اهل تسنن است. یاد بیتی افتادم:
«این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست...»
در اینجا محبت امام حسین (ع) مرز نمیشناسد؛ شیعه و سنی همه کنار هم با قلبی سرشار از مهر، زائران را پذیرایی میکردند. معنای واقعی همدلی و وحدت موج میزند، گویی همه میهمان سفره بزرگی هستند که به نام حسین (ع) گسترده شده است.
متن زیر همکلامی ما با یکی از خادمان حسینی اهل تسنن است.
لطفاً خودتان را معرفی کنید و درباره موکب اهل تسنن بگویید.
عاتم گرگاندرجی هستم. ترکمن از استان گلستان، شهرستان مراوهتپه، اهل تسنن. هر سال با کاروان اهل تسنن از بندر ترکمن، آققلا، مرزی و تپه و گنبد به صورت گروهی و خودجوش به مرزهای خروجی سمت کشور عراق میآییم و از زائرین پذیرایی میکنیم. حدود پنج سالی است که این توفیق نصیبمان شده است و به زائرین مرز مهران خدمات ارائه میدهیم.
فضای موکبتان متفاوت از دیگر موکبهاست، درباره این فضا توضیح دهید.
ما از موکبهای آهنی استفاده نمیکنیم. خانههای اصیل قوم ترکمن را آوردهایم که نماد ترکمن است. به این خانهها «جیغ ترکمنی» میگویند. ترکمنها عشایرنشین هستند، یعنی زمستان قشلاق و تابستان در ییلاق زندگی میکنند، به همین دلیل خانههایشان متحرک است. جالب است بدانید، ساخت این خانهها براساس ماه و سال انجام میشود و از چوبهایی که در آنها استفاده میشود میتوان تقویم سالیانه و روزهای مختلف را تشخیص داد. نمدها هم از پشم گوسفندانی است که در همان منطقه زندگی میکنند.
پذیرایی هم متفاوت از دیگر پذیراییهاست. گویا برای زائران امام حسین (ع) سنگ تمام میگذارید؟
بله. ما خود را خاک پای زائران میدانیم. امسال هم از میهمانان با یک یا دو وعده پشمک و قطاب ترکمنی پذیرایی میکنیم.
نظر شما درباره جمعیت زائران و فضای اربعین چیست؟
من فعال فرهنگی و سیاسی شهرستانمان هستم و هرجا که رفتم، چنین جمعیتی ندیدم. جمعیت هر سال بیشتر میشود. این جمعیت نه اغراق است و نه تعریف و تمجید، بلکه حقیقت است. حدود دو هفته مانده به اربعین، ولی این جمعیت از وسط خیابانها مثل قطار بیوقفه حرکت میکند.
از تأثیر این حضور بر خود و دیگر برادران اهل تسنن بگویید.
این جمعیت برای هموطنان عزیزم از شمال، جنوب، شرق و غرب کشور بسیار شگفتانگیز است. بعضیها از دیدن این جمعیت تعجب میکنند و برخی دیگر با دیدن آنها نشسته و گریه میکنند. این حضور خاطرهای شده است برای کسانی که ۵۰، ۶۰ سال پیش در منطقه ما زندگی میکردند و حالا این صحنه را میبینند. همچنین این عزیزان با آمدن خود، اتحاد و همبستگی را نشان میدهند که اهل تسنن هم در مسیر اربعین حضور دارند. باور کنید خیلیها با اشک میگویند: «خدا را شکر که اتحاد به کشور ما آمده است.»
از خودتان بگویید چه شد که در این مسیر قرار گرفتید؟
شاید در افکار بعضی از اهل تشیع این باشد که ما اهل تسنن این باور را نداریم، ولی اجازه دهید از یک شاعر اهل تسنن نام ببرم که امسال دویست و نودمین سال تولدش را جشن گرفتیم. در دیوان مختومقلی فراغی، نام امامحسین (ع) ۲۳ بار تکرار شده و این نشاندهنده علاقه و اهمیتی است که این شاعر بزرگ برای ایشان قائل است. این نشان میدهد محبت حسین (ع) قرنهاست که در دل ما اهل تسنن هست و همین برایم کافی بود که خادم زائرانش باشم. نهفقط ارادت من، بلکه کل جوانان اهل تسنن ارادت خاصی به امام حسین (ع) دارند. همیشه امام حسین (ع) را با اسم «جان» و «حضرت» صدا میکنند. وقتی میخواهند چیزی را بلند کنند، اسم امام حسین (ع) به زبانشان میآید. برای نذریهایم همیشه متوسل شدهام به آقا امام حسین (ع)، امام حسن (ع) و علیجانم. همیشه در زندگی موفق بودهام و این نیست که استکبار از این موضوع سوءاستفاده کند. جوانان برادر اهل تشیع هم گوش کنند؛ شاعر ما، حضرت مختومقلی فراغی، ارادت خاصی به امام حسین (ع) داشتند. ایشان میگویند امامحسن (ع) و امامحسین (ع) در کل دنیا برای ما افتخار، زندگی و عشق بودهاند. به غیر از این اشعار، اشعار زیادی از او داریم. امسال توفیق پیادهروی نبوده است، ولی نیت دارم اگر کار موکب اجازه دهد راهی شوم. برای سال آینده هم میخواهیم یک کاروان بزرگتر از اهل تسنن راهاندازی کنیم.