خانه / نمایش جزییات خبر

سرنوشت عبای اهدایی مقام معظم رهبری به شهید سعید بیاضی زاده

سرنوشت عبای اهدایی مقام معظم رهبری به شهید سعید بیاضی زاده
پدر شهید روحانی سعید بیاضی زاده گفت: به قول مادر شهید، حضرت زهرا (س) همیشه بهترین چیزی که داشتند برای هدیه دادن استفاده می‌کردند، برای ما هم بهترین چیز فرزندمان بود که به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تقدیم کردیم.
شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید بیاضی زاده، نخستین شهید روحانی مدافع حرم استان کرمان است که داوطلبانه به صفوف مدافع حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در سوریه پیوست و یازدهم محرم سال 1395 در این راه به شهادت رسید.
پدر شهید بیاضی زاده  در خصوص این شهید بزرگوار و دوران کودکی او گفت: سعید سال 1373 در روستای حجت‌آباد به دنیا آمد و دوران ابتدایی خود را در همین روستا تمام کرد؛ وی برای گذراندن دوران راهنمایی به مدرسه نمونه دولتی در انار رفت و از 11 سالگی در خوابگاه بود.
سعید در مدرسه راهنمایی با روحانیونی که در مدرسه نماز می‌خواندند صحبت کرده بود و سپس به ما گفت قصد ورود به حوزه علمیه دارد و ما هم که علاقه داشتیم فرزندمان لباس پیامبر را بپوشد، قبول کردیم؛ که پس از گذراندن چند مرحله آزمون و مصاحبه، از آنجا که نمرات خوبی در مدرسه داشت و در امتحانات ورودی هم نمره قبولی کسب کرده بود، برای درس خواندن به قم رفت. پایه اول را به جای 6 سال، در 5 سال تمام کرد، پایه بعد را هم سه ساله خواند و درس خارج را شروع کرده بود که شهید شد.
پدر شهید بیاضی زاده با اشاره به خصوصیات بارز فرزندش تصریح کرد: سعید از کودکی با اخلاق و با انضباط بود؛ کلاس چهارم ابتدایی بود که دعای توسل و زیارت عاشورا را حفظ بود و مسجد می‌رفت، سعید واقعا دوست داشتنی و خوش اخلاق بود و هر کس که برای اولین بار با او برخورد داشت شیفته اخلاق و رفتار او می‌شد؛ سعید همیشه به خواهران و مادرش در خصوص ادامه راه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها توصیه می‌کرد.
سرنوشت عبای اهدایی مقام معظم رهبری به شهید سعید بیاضی زاده
وی با بیان اینکه شهید بیاضی زاده ارادت خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت، خاطرنشان کرد: همیشه تاکید داشت باید به حرف‌های حضرت آقا عمل کنیم چرا که ایشان نایب امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هستند و باید گوش به فرمانشان باشیم؛ از آنجا که سعید جزو نخبگان بود، یک مرتبه به دیدار رهبری رفت و از آنجا که عبای خود را نبرده بود، رهبری به او عبایی هدیه کردند؛ وقتی به خانه آمد از او خواستیم عبای اهدایی رهبر را نشان دهد که گفت من لیاقت آن عبا را نداشتم و آن را به استادم هدیه کردم.
بیاضی زاده در خصوص انگیزه شهید برای اعزام به سوریه بیان کرد: شهید وقتی حوزه می‌رفت، راوی بود و سه سال بود که برای راهیان نور اعزام می‌شد، سفر کربلا هم زیاد می‌رفت و حتی در ماه رمضان سال 94 با رزمندگان عراقی در سامرا یک ماه جبهه بود، او همیشه از شهدا صحبت می‌کرد و وقتی از عراق برگشت با ما صحبت کرد و گفت باید بروم سوریه.
وی در ادامه اظهار داشت: می‌دانستیم سوریه جایی است که احتمال شهادت سعید وجود دارد؛ من مخالفتی نداشتم، چرا که برادر و پسر برادرم از شهدای دفاع مقدس بودند و خودم نیز از جانبازان جنگ تحمیلی هستم؛ اما مادر سعید نگران بود که وقتی با مادرش حرف زد و از امام حسین و حضرت زینب سخن گفت، با دیدن اینکه قصد دارد به وظیفه خود عمل کند، راضی شدیم که به سوریه برود و امروز هم راضی هستیم.
پدر شهید روحانی بیاضی زاده در خصوص نحوه شهادت فرزندش و شنیدن این خبر گفت: سعید یک بار به سوریه رفت و ماموریت اولش که تمام شد ماموریت دوم را هم ماند سپس 45 روز به خانه برگشت؛ در این مدت چند روز خانه بود، سپس باهم به مشهد رفتیم، یک اردوی جهادی رفت و سپس برای دعای عرفه به کربلا سفر کرد؛ وقتی از کربلا برگشت گفت می‌خواهم به سوریه بروم؛ مشهد هم که بودیم در خصوص حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها و امام حسین علیه‌السلام با مادرش زیاد صحبت می‌کرد.
درخواست شهید از پدرش در ظهر عاشورا                         
سری اول که ماموریت بود، بسیار نگران بودیم اما آخرین بار همواره احساس می‌کردیم سعید با ماست؛ تا اینکه روز عاشورا به ما زنگ زد و صحبت کرد؛ من در حال آشپزی برای مراسم امام حسین علیه‌السلام و عزاداران بودم و او هم گفت در حال جا به جایی از یک منطقه به جای دیگر هستند؛ از من خواست برایش دعا کنم و به دیگران بگویم دعایش کنند. سپس کمی درباره سوریه و سفر ما به آنجا حرف زدیم.
سعید برای ما بهترین بود و بهترین خود را به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تقدیم کردیم.
پدر شهید بیاضی زاده عنوان کرد: سعید عصر عاشورا شهید شد؛ هر کس به ما زنگ می‌زد از احوال سعید می‌پرسید اما متوجه نمی‌شدیم دلیل این صحبت‌ها چیست، تا اینکه شب خبر شهادتش را به ما دادند؛ وقتی از سپاه قدس پیگیری کردیم متوجه شدیم این خبر صحت دارد و روز بعد هم این خبر را به مادرش دادیم.
بیاضی زاده به روزهای دلتنگی برای فرزندش اشاره کرد و اظهار داشت: روزهای اول کمتر احساس سختی می‌کردم اما هر چه می‌گذرد برایم سخت‌تر است؛ از آنجا که سعید از 11 سالگی از پیش ما رفت، همیشه احساس می‌کنم هنوز همان سعید 11 ساله است؛ همان سعید که قم درس می‌خواند و هر چند ماه یک بار به ما سر می‌زند و منتظریم که برگردد.
وی تاکید کرد: خدا می‌داند که هر کسی فرزند خود را دوست دارد و حاضر نیست حتی خار به پای فرزندش برود اما ما به سعید افتخار می‌کنیم؛ به قول مادر شهید، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها همیشه بهترین چیزی که داشتند برای هدیه دادن استفاده می‌کردند، برای ما هم بهترین چیز فرزندمان بود که به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تقدیم کردیم.
پدر شهید روحانی بیاضی زاده خاطرنشان کرد: هرچند بسیار برایمان مشکل است و حتی دخترم گاهی شب‌ها از خواب بیدار شده و بهانه سعید را می‌گیرد اما افتخار می‌کنیم که سعید در این راه شهید شد.
۲۲ مهر ۱۴۰۲
خبرگزاری رضوی |
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۲
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید