خانه / نمایش جزییات خبر

فرمانده مشهدی که دوست داشت مفقودالاثر باشد

فرمانده مشهدی که دوست داشت مفقودالاثر باشد
فرمانده مشهدی که دوست داشت مفقودالاثر باشد
دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است. آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام.

در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد.

می گفت: آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد.

در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود: دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین علیه السلام هستی، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد.

یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده: دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا سلام الله علیها هم ناشناخته مانده است.

برگرفته کتاب ساکنان ملک اعظم (جلد اول)
روایت هایی از زندگانی شهید محمود کاوه
۱۲ تیر ۱۴۰۲
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۲
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید