چه کسانی در سال ۶۷ اعدام شدند؟/ منافقینی که از شدت کینه حتی از فیلتر هیئت عفو منتظری هم عبور نکردند/ نگاهی به آمار مضحک مجاهدین خلق درباره اعدامشدگان/بازماندههای سازمان مجاهدین خلق درحالی تعداد اعدامیها را به ۳۰ هزار نفر رساندهاند که طی دو دهه گذشته، هیچگاه نام و نشان کاملی از اعضایی که مدعیِ اعدام شدنشان میشود، منتشر نکرده است.
ماجرای اعدام منافقین در سال ۱۳۶۷ چیست؟ چرا تعدادی از منافقین در تابستان ۶۷ اعدام شدند؟ آیا اعدامها قانونی بود؟ تعداد منافقینی که اعدام شدند چقدر است؟
اینها سوالاتی است که هر ساله در چنین روزهایی برای آن دسته از افرادی که دهه شصت را درک نکردهاند مطرح میشود. خصوصاً پس از آنکه در تابستان سال ۱۳۹۵ صوت سخنان انتقادی مرحوم منتظری از اعدام منافقین از سوی فرزندش منتشر شد و رسانههای ضدانقلاب توانستند با موج سواری و فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران، تا حدودی فضا را غبارآلود کنند.
علاوهبر این، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ نیز شاهد بودیم که رقبای آیتالله رئیسی به مدد رسانههای خارجنشین، با به میان کشیدن بحث اعدامهای سال ۶۷ و برچسب زنی به آیتالله رئیسی، عملکرد او در برخورد با منافقین را زیر سوال ببرند. حتی حسن روحانی نیز در ایام تبلیغات انتخاباتی در جمع حامیان خود در ارومیه با کنایه به آیتالله رئیسی گفت: مردم کسانی را که فقط زندان و اعدام بلدند را نمی خواهند.
گرچه طی چند سال گذشته شبه افکنی های منافقین و رسانههای خارج نشین بارها پاسخ داده شده، اما تکرار هر ساله ادعاهای نخ نما شده از سوی این رسانهها، هر قلم و رسانه آزادهای را وا میدارد که برای جلوگیری از تحریف تاریخ، به این ادعاها پاسخ دهد.
به گزارش رجانیوز، به طور کلی اصلی ترین شبهاتی که پیرامون اعدام های سال 67 میشود، درباره قانونی بودن یا نبودن محاکمه اعضای سازمان مجاهدین خلق(که در زمان حمله این گروه به ایران و عملیات مرصاد، در زندان به سر میبردند) و تعداد اعدام شده ها است.
فروغ جاویدان و شکست منافقین
مرداد ماه ۱۳۶۷، یگانهای ارتش آزادی بخش منافقین با پشتیبانی و حمایت لجستیکی ارتش بعث عراق، از مرزهای غربی ایران وارد کشور شده و با انبوه تانکها و نفربرها و جیپها، پس از اشغال شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب و اسلامآباد غرب و ارتکاب جنایت در این مناطق، راهی کرمانشاه شدند تا پس از تصرف این شهر و سپس همدان، به پایتخت حمله کنند.
سازمان مجاهدین خلق به تنهایی نمیتوانست تا عمق ۱۴۵ کیلومتری ایران نفوذ کند. به دلیل حمله همزمان ارتش بعث به مناطق جنوبی، بخش عمدهای از توان نظامی کشور در جبهههای جنوب غربی مشغول دفع تهاجم عراق بودند و از همین رو ارتش آزادی بخش منافقین توانست بدون مشکل خاصی، به سرعت تا سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب پیشروی کند.
شورش همزمان در زندانها
همزمان با ورود سازمان مجاهدین خلق به خاک کشور، حادثه دیگری نیز در درون زندانهای کشور در شرف وقوع بود. طبق برنامه ریزی مرکزیت سازمان، قرار بود که پس از تهاجم ارتش آزادی بخش به مرزهای غربی و تصرف هر شهر، منافقین زندانی در شهرهای اشغال شده نیز به مهاجمین ملحق شوند تا ارتش آزادی بخش برای تصرف دیگر شهرها قدرت بیشتری داشته باشد. زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان همدان، زندان چوبین قزوین و در آخر زندان اوین تهران از جمله زندانهایی بودند که قرار بود مورد حمله منافقین قرار گرفته و اعضای زندانی این سازمان آزاد شوند.
نقشه زندان چوبین قزوین
اما با مقابله یگانهای ارتش و سپاه پاسداران در تنگه چهارزبر با ارتش آزادی بخش و شکست منافقین، این نقشه به مرحله اجرا نرسید. با این حال شبکه زندانیان این سازمان بی خبر از اتفاقات بیرون، به امید پیوستن به گروه، در داخل زندانها دست به شورش زدند.
تجهیزات منهدم شده منافقین در عملیات مرصاد
تجهیزات منهدم شده منافقین در عملیات مرصاد
منافقین کشته شده در عملیات مرصاد
منافقین کشته شده در عملیات مرصاد
حکم امام خمینی(ره)
پس از پیروزی عملیات مرصاد و آرام شدن اوضاع، امام خمینی طی نامهای ضمن محارب خواندن منافقین، دستور محاکمه اعضایی که همچنان از سازمان حمایت میکردند و دشمنی خود با جمهوری اسلامی را علناً فریاد میزدند را صادر کردند.
نامه امام خمینی بدین شرح است: از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجتالاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نمایندهای از وزارت اطلاعات میباشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همینطور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع میباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد. والسلام.
تشکیل هیئتهای سه نفره
پس از صدور حکم امام خمینی، هیئتهای سهنفرهای متشکل از حاکم شرع، نماینده دادستانی و نماینده وزارت اطلاعات کار خود را برای بازجویی مجدد از منافقین داخل زندان آغاز کردند.
همانطور که در ابتدا آمد، یکی از اصلیترین شبهاتی که جریان ضدانقلاب در همراهی با منافقین و در ارتباط با اعدامهای ۶۷ مطرح میکنند، این است که محاکمه و اعدام اعضای زندانی سازمان، غیر قانونی بوده است.
اولاً باید گفت که هر جرمی برای خودش، محاکمهای جداگانه دارد و منافقینی هم که در زمان حمله ارتش آزادی بخش به ایران، در زندان بودند، به جرم همراهی با نقشه سازمان برای شورش و اصرار بر مواضع خود مبنی بر دشمنی علیه جمهوری اسلامی محاکمه شدند.
علاوه بر این، طبق نظر مراجع که برگرفته از قرآن کریم است، کسانی که علیه نظام اسلامی دست به سلاح برده و مردم را به شهادت میرسانند، محارب بوده و حکم محارب نیز اعدام است.
در ثانی، اغلب زندانیانی که در تابستان سال ۶۷ به جرم محاربه علیه نظام اسلامی مجازات شدند، آنقدر علیه جمهوری اسلامی کینه داشتند که حتی از فیلتر هیئت های عفو مرحوم منتظری نیز نتوانستند عبور کنند و به معنای حقیقی کلمه منافق بودند.
ماجرای هیئتهای عفو مرحوم منتظری چه بود؟
در سال ۱۳۶۵، مرحوم منتظری بنابه تأثیرپذیری از اعضای بیت اش که با منافقین در ارتباط بودند و خبرهای کذبی را در ارتباط با شکنجه زندانیان به وی میرساندند، از امام خمینی(ره) اجازه میگیرد که به وضعیت زندانیان رسیدگی کند.
از همین رو با تشکیل هیئتهای عفو، شروع به آزاد کردن منافقین زندانی میکند. مرحوم منتظری در خاطراتش به این موضوع اشاره کرده و مینویسد: به امام گفتم من این مسئولیت را قبول میکنم به یک شرط و آن اینکه اگر گفتند فلانی دارد تندتند افراد را آزاد میکند، شما مبادا یک چیزی در بین جمعیت بگویید یا بنویسید. شما اگر نظری و مطلبی دارید به خودم بفرمایید.
نتیجه عملکرد هیئت عفو مرحوم منتظری این میشود که بسیاری از منافقین زندانی، با توبه های نمایشی که دیکته شده مرکزیت سازمان بود، از زندان آزاد شده و به اردوگاه اشرف ملحق میشوند و جالب آنکه تعداد قابل توجهی از کشته شدگان سازمان در عملیات مرصاد نیز از بین همین آزاد شدگان بودند.
پس به این نتیجه میرسیم که اعضای زندانی سازمان که پس از عملیات مرصاد محاکمه و اعدام شدند، به معنای حقیقی کلمه منافق و تروریست بودند که هیئت های عفو مرحوم منتظری نیز نتوانسته بود آزادشان کند.
آمار سازی کذب منافقین
دومین شبهه نخ نما شدهای که هر ساله گروه تروریستی سازمان مجاهدین خلق در چنین ایامی روی آن مانور میدهند، تعداد منافقینی است که پس از عملیات مرصاد اعدام شدند.
هر سالی که از اعدام های تابستان ۶۷ میگذرد، آمار اعدامیها نیز توسط سازمان منافقین بیشتر میشود. در سالهای ابتدایی طبق آمار مجهول این سازمان، ۲۸۰۰ نفر از اعضای زندانی اعدام شدند. در سالهای بعدی این عدد از ۲۸۰۰ نفر به ۳۸۰۰ تن رسید و در ادامه نیز به ترتیب به پنج هزار، ۱۰ هزار و امروز نیز به ۳۰ هزار نفر رسیده است!
بازماندههای سازمان مجاهدین خلق درحالی تعداد اعدامیها را به ۳۰ هزار نفر رساندهاند که طی دو دهه گذشته، هیچگاه نام و نشان کاملی از اعضایی که مدعیِ اعدام شدنشان میشوند، منتشر نکردهاند.
به عبارتی دیگر، تعداد اسامی و مشخصاتی که سازمان مجاهدین خلق تحت عنوان اعدام شدههای تابستان سال ۶۷ جمع آوری کرده و غالباً مجهول الهویه هستند، به پنج هزار نفر هم نمیرسد.
همانطور که در فیلم زیر قابل مشاهده است، بیش از ۹۰ درصد اسامی، ناقص و فاقد مشخصاتی مثل نام پدر، تاریخ تولد و تاریخ اعدام است.
لیست منتشر شده از سوی منافقین
قسمت تاریخ دستگیری تمامی اسامی نیز فاقد اطلاعات میباشد. همچنین در قسمت مربوط به تاریخ اعدام، در اکثر موارد شاهد هستیم که صرفاً سال ۶۷ درج شده است.
سازمان مجاهدین خلق خیال میکند که با چنین آمار سازی های مضحکی، میتواند بر جنایاتی که علیه مردم ایران مرتکب شده، سرپوش بگذارد.
حال آنکه به شهادت رساندن بیش از ۱۲ هزار نفر از مردم ایران، همکاری ۲۰ ساله با صدام و رژیم بعث و حمله به کشور، چیزی نیست که به همین راحتیها از یاد مردم ایران پاک شود.