خانه / نمایش جزییات خبر

شهدای گمنام،کانون هویت سازی فرهنگی

شهدای گمنام،کانون هویت سازی فرهنگی
رئیس دانشگاه اصفهان: حرم شهدای گمنام کانون هایی هستند که محبت ایجاد می کنند، معرفت درست می کنند، کانون ذکر هستند. کانونی که یادآوری یک سری ویژگی های هویتی و نقش آفرین در جامعه است. حضورشان مایه برکت می شود، باعث ترویج یک مفهوم می شود. باعث ایجاد هویت در اطراف و اکناف می شود.
دانشگاه اصفهان در سال 85 میزبان پنج شهید گمنام بود. مصاحبه زیر گفتگویی است صمیمی با دکتر محمد حسین رامشت، ریاست محترم دانشگاه اصفهان تا از اهداف و روند تشییع و خاکسپاری شهدا در این دانشگاه بیشتر آشنا شویم.
1)  انگیزه و هدف شما از خاکسپاری شهدای گمنام در دانشگاه اصفهان چه بود؟
شهدا وجودشان محسناتی دارد و یاد وخاطره آنان محسناتی دیگر دارد. به عبارت دیگر شهدا ذکرند.
حضور شهدا در دانشگاه یک فضای فرهنگی ایجاد می کند. این کار مختص ما هم نبود، حتی چهارصد سال پیش زمان شیخ بهایی، او آمد تمام سادات را که شهید شده بودند را در قالب امامزاده احیا کرد. ساختمان کنار اینها ساخت. مجتمع های فرهنگی کنارش درست کرد و در واقع سعی کرد به این شکل یک بستر فرهنگی- اجتماعی ایجاد کند و خیلی هم موفق بود. ما در ایران نزدیک به 58 فرقه و نحله و مذهب داشتیم. این تعداد فرقه ها و نحله ها می طلبید که ما محورهایی برای همگرایی یکدیگر داشته باشیم. این خود زمینه وحدت فکری اقوام و طایفه ها به هم بود که همه تفاوتها را در کنار اینها به تفاهم و همگرایی تبدیل کنند و بین آنها پیوندهایی بوجود می آمد. ما در اصفهان سه پیامبر داریم.ده تا دوازده تا امامزاده داریم. باید اینها را احیا کرد. اینها فرزندان پیامبرند. همه هم قریب به اتفاق در راه اسلام شهید شده اند.
بطور کلی شهدا وجودشان برکت است. شهدا کسانی هستند که می توانند شفاعت کنند. شهدا یادآور و ذکر هستند. مثلا ما مدام می گوییم باید غیرتمند باشیم ، غیرت یک مفهوم است، اینها صورت عینی این واژه هستند. یا مثلا می گوییم یک نفر باید ایثار داشته باشد. ایثار یک مفهوم است و عینیت آن در اینها متبلور شده است. یا مثلا دفاع از خاک یک مفهوم است، اما کسانی که به این مفهوم عینیت داده اند شهدا هستند. بنابراین وقتی شهید جسدش جایی خاکسپاری می شود، خواه ناخواه چون این نکات در ذهن شما وجود دارد، اینها هم در ذهن شما تداعی می شود.
وقتی که شهید را در جایی خاکسپاری می کنید این معنایش این است که ما با فردی روبرو هستیم که نام و نشانی ندارد ولیکن تمام صداقت و ایثارش را برای ما هزینه کرده است. لذا ما خود را مدیون چنین کسی می دانیم و این مدیون بودن منجر به رفتارهای خاص از جانب ما می شود. راه اندازی کاروان شهدا، یعنی اینکه یک نفر روزی پیکر و جسم نحیف خود را در راه ارزشهایی فدا کرده است. امروز آن جسم می آید و آن مفاهیم را در ذهن شما زنده می کند و بسیاری از غفلت زدگان را که یادشان رفته بود متعلق به کجا هستند و تعلق به کدام فرهنگ دارند و باید از کدام فرهنگ طرفداری کنند و در خم کوچه پس کوچه های غوغا، گم شده بودند، خود را  با اینکار پیدا می کنند و این اثر شهید است.
در غرب و آمریکا اگر کسی کشته شد، در اصل می گویند بدبخت و فانی شده است، اما ما اعتقاد داریم نه تنها شهید خوشبخت شده است، ولی برکت وجودش ما را هم خوشبخت می کند. حرم شهدای گمنام و بطور کلی این گونه پایگاهها کانون هایی هستند که محبت ایجاد می کنند، معرفت درست می کنند، کانون ذکر هستند. کانونی که یادآوری یک سری ویژگی های هویتی و نقش آفرین در جامعه است. به همین خاطر اینها هرکجا حضور داشته باشند، حضورشان مایه برکت می شود، باعث ترویج یک مفهوم می شود. باعث ایجاد هویت در اطراف و اکناف می شود.
خود اینها باز کانونهایی هستند که می توانند بعضی از هویت های زمانی و مکانی را تقویت کنند.
مثلاٌ یک واقعه ای در یک زمانی اتفاق افتاده به نام واقعه عاشورا. مردم نسبت به آن واقعه اعلام موضع می کنند، مردم جمع می شوند و از کسانی ابراز انزجار می کنند و ابراز محبت می کنند.این می شود کانون تظاهرات.
همه در یک جایی جمع می شوند و کلام وحدت را تکرار می کنند. همه یک چیز را می گویند و آن وفاداری به امام حسین(ع) است. از شمر و دار و دسته اش ابراز انزجار و نفرت می کنند. پس این باعث همگرایی و هویت سازی می شود. هرکس با هر گرایش خاصی به اینجا می رسد، همه بخاطر یک چیز آمده اند و آن وفاداری و ارادت به امام حسین(ع) است. همه ی تلاش دانشگاهها و موسسات این است که ما چگونه بتوانیم زندگی جمعی داشته باشیم. در این مکان این هنر با هم بودن خود را نشان می دهد.
 
2) موضوع درخواست شهید گمنام از طرف شما به چه دوره ای باز می گردد؟ آیا برای این کار گروه و یا ستادی تشکیل داده بودید؟
 در زمان آقای خاتمی قرار بود دانشگاه چنین درخواستی را داشته باشد ولی آنها موافقت نمی کردند و رؤسای دانشگاهها هم می ترسیدند که موافقت کنند. چندین بار می خواستند که اینکار را بکنند که نگذاشتند. مدیریت مخالف این قضیه بود و می گفت که دانشگاه مرده خانه نیست، که البته عقلشان بیش از این هم نمی رسید. به هر حال اینکار را نمی کردند. در زمان دولت نهم این مهم در دستور کار قرار گرفت و خوب دانشگاه هم وظیفه خود می دانست که در این کار همکاری کند و اصلاٌ بقعه خوبی برای این شهدا آماده کند.
ستادی تشکیل شد، بیشتر بچه های بسیج دانشجویی بودند و ما دخالت خاصی در این کار نداشتیم، کار کاملا دانشجویی اداره می شد. ما کسی را نمی شناختیم فقط با آقای کفعمی (مسئول بسیج دانشجویی) در ارتباط بودیم. برای اینکه ببینیم کجا خاکسپاری می کنند، برای ما مهم بود که هر جایی خاکسپاری می شوند، حرمت شهدا حفظ شود و باید مقبره و جایی باشکوه برای آن ساخته شود.
***
اصفهان
***
7) حضور شهدای گمنام چه آثار و برکاتی را برای دانشگاه به ارمغان آورده است؟
شما عصرها یا صبح زود که آنجا بروید، یک دانشجوی خواهر یا برادر را می بینید، نشسته اند و دارند گریه می کنند و یا در حال زمزمه با شهدا هستند.
اینکه ما بتوانیم مکانی را ایجاد کنیم که یک نفر با هر اعتقاد مذهبی تعلقات روحی و خواسته هایش را به این صورت طرح کند و بعد متوسل به شهدای گمنام شود، کار بسیار ارزشمندی است.
ما خواسته ها و باورهای این را نمی دانیم و نمی دانیم که چه ارزشی دارد و این که بسیار خواسته ها داشته اند که از این طریق حل شده است و نمی خواهند بگویند که چه خواسته ای داشته اند.
مردم شهدای گمنام را ولی نعمت خود می دانند.
 
8) شهدای گمنام خودشان بالذات واسطه فیض الهی هستند. برای بهره مندی بیشتر دانشگاهیان ازحضور آنان چه برنامه ها و فعالیت هایی را برای آینده در نظر گرفته اید؟
ما تصمیم داریم مراسمی را که در شروع سال تحصیلی می گذاریم، تجمع هایی را که برای بزرگداشتها برگزار می کنیم. این را به جای اینکه در یک فضای بسته همراه با کف و سوت برگزار شود، در یک فضای معنوی ببریم.
حتی شروع درس و کلاس درس ما با یاد خدا باشد. با حضور کسانی که برای خدا کار کردند. شما وقتی می خواهید ازدواج کنید دوست دارید عقد خود را در حرم نبوی برقرار نمائید؟ شما افتخارتان این است که من عقد خود را در کنار حرم پیغمبر بستم، یا در کنار پنجره فولاد بستم. ما باید خود را به این فضاها سوق دهیم. همین که فرد وقتی می خواهد به کلاس برود ابتدا فاتحه ای بر مزار شهید بخواند و بعد برود، این خودش کار خود را می کند. عزاداری می خواهیم برگزار کنیم، آنجا مراسم بگیریم. یکی از کارهای ما این است که اینجا "کانون هویت سازی فرهنگی" بشود.
مراسم امام حسین و ائمه معصومین و اینها به انسان هویت بخشی می کند. رفت و آمد در این مکان باعث می شود که انسان رفتار اسلامی پیدا کند. قشر و سن هم نمی شناسد. برگزاری مراسم ها جنبه هویت بخشی دارد. پس باید این مکان را تبدیل به یک مرکز هویت دهی بکنیم. ما اگر بتوانیم این فضاها را فضاهای ذکرآور و تذکر درست کنیم جنبه هویت بخشی آن بیشتر می شود.
***
شهدای گمنام،کانون هویت سازی فرهنگی
***
10) با توجه به گمنام بودن این شهیدان چه احساس و تصوری از آنان دارید؟
مظلومیت. وقتی انسان کسی را نمی شناسد و می بیند که او برای یک مجموعه ای، بالاترین چیزی را که خداوند به او عطا کرده است را برای شما داده و معلوم هم نیست که کیست، این خود گواه مظلومیت اوست. حتی آن اسم ها و تعبیراتی که روی مزار آنها نوشته می شود واقعاٌ تعبیر گویایی است. نشان می دهد که فرزند روح ا... است و این یعنی فرزند یک اندیشه و فرهنگ؛ در جاده کربلا شهید شده است؟ کربلا چیست؟ کربلا نقطه ای از بهشت است که برای او گریه می کنیم. این گریه کردن خیلی فرق دارد. اشک جوهره وجودی هر کس است.
 
11) پیام شهدای گمنام در دانشگاه چه می تواند باشد؟
شهدای گمنام برای هرکس یک پیامی دارند. ما به تعداد این آدمها پیام داریم. هرکس متناسب با ظرفیت وجودی خودش پیام را دریافت می کند. شاید باید کار تحقیقی کرد و از تک تک کسانی که اینجا می آیند پرسید که پیام شهدا برای شما چه بوده است؟
۱۳ خرداد ۱۳۸۹
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۸۹
یک دانشجویان .س.ش
۱۳۹۰/۱۱/۱۰ Iran
5
0
0

شهدا مایه برکت هر جامعه هستند و تک تک آنهایی که جانشان را فدا کردند انسان هایی فرهیخته بودند که با ظرفیت وجودی بالابه این مقام نائل شدند انشاء الله قدر آنها را بدانیم


نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید