«زائر» ، هر که باشد، زیارت، هرگاه که انجام شود، مزار در هر جا و سرزمین که باشد،
کانونی برای رشد معنویات و زمینهای برای تقویت ارزشهای الهی در انسانهاست.
چه زیارت «خانه خدا» باشد،
چه زیارت مرقد «رسول الله» ،
چه زیارت قبور اولیاء دین و مدفونین مظلوم «بقیع» ،
و چه شهدای «احد» و مدفونین قبرستان ابوطالب ـ در مکه ـ
و به خاک آرمیدگان در شهرهای مختلف و زیارتگاههای دور و نزدیک،
مشهور و گمنام.
اینها همه، دل و جان را روشن ساخته و امید میبخشند،
حتی زیارت قبور مؤمنان و صالحان نیز انسان را به یاد آخرت و صلاح میاندازد و یاد خدا را در دلها بیدار میسازد.
مکانهای مقدس و مذهبی، انسان را به خدا نزدیک میکند و حالت «خضوع» و آرامش ایجاد کرده،
روح را سرشار از خلوص، دل را پر از امید، جان را لبریز از صفا و عشق میسازد.
زیارت مراقد شهدای عزیز، گامی در مسیر تزکیه است.
این دیدارها، مقدمه «قرب معنوی» است و زمینه را برای همسو شدن با آن انسانهای والا و اسوههای کمال فراهم میکند.
اما... کدام زیارت؟
آگاهانه؟ یا تقلیدی و شکلی؟ ! ...
زیارت، یک عمل تکراری و بیروح نیست.
زیارتگاهها، محیطهای پاکی است که صداقت و کمال را به یاد میآورد و بازدارنده از رذایل و افزاینده فضایل است.
هر چه میزان خداشناسی، پیغمبر شناسی، امام شناسی و «معرفت ولی معصوم» بیشتر باشد،
به همان اندازه، نصیب زائر از برکات این قبور نورانی و مزارهای متبرک بیشتر خواهد بود.
زیارت، نوعی حضور در برابر «آینه» است.
زیارت، خود را به «میزان» عرضه کردن است.
زیارت، خود را به «محک» زدن و خویش را با «الگو» و «مدل» سنجیدن است، چرا که ائمه و اولیاء خدا، ملاک و معیارند.
ایستادن در برابر آینههای فضیلت نما، «رذیلت» ها را خود به خود مینمایاند و قرارگرفتن در مقابل آینههای کمال، «نقص» ها را نشان میدهد.
زائر، وقتی در برابر یک حجت خدا و شهید قرار میگیرد و در مزار رهروان دین، با «شناخت» و «بصیرت» حضور مییابد و شرط «عارفا بحقه»را فراهم میآورد، و میداند که آنان، کمال مجسم و فضیلت متبلورند و آنان را به عنوان جلوهای از نور خدا و چشمهای از فیض «رب» و تبلوری از اخلاص و ایمان و عبودیت میشناسد، عظمت آنان را دریافته، متوجه نقصها و ضعفهای خود میشود.
پاکی آنان، زائر را به آلودگیهایش آشنا میسازد.
روحانیت آنان، زائر را به مادیت و دنیاگراییاش واقف میکند.
اینجاست که«زیارت»، کلاسی برای «خودشناسی» و «خود سازی» میگردد، و... زائر شاگردی در این مکتب، و استادانش: «اولیاء الله»، و کلاسش: «زیارتگاهها» !
امید است که قبولی در کلاس زیارت، در سایه معرفت و محبت، نصیبمان گردد.
(جواد محدثی با اندکی تصرف)
زیارت یعنی حضور زیارت کننده نزد زیارت شونده.
زیارت از جمله معارف اعتقادی ریشه دار در فرهنگ اسلامی است که نزد مسلمانان جایگاه بلندی دارد.
زیارت که ترکیبی از دیدار، نیایش و آرامش است اثر خود را در زندگی افراد و سلامت روحی روانی انسان دارد و آثار و ابعاد آن در زندگی فردی و اجتماعی افراد بیشتر از آن است که در این مقوله بگنجد. زیارت مرقد منور پیامبر اکرم (ص)، امامان، امامزادگان، شهیدان، صالحان و عالمان بزرگ و دیدار از حرم پاک و مطهر آنان و ارزش و آثار معنوی و وضعی این کار در اسلام بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.
تاریخچه
زیارت، رسمی متداول است که از دیرباز میان اقوام و ملل مختلف و نیز در همه ادیان و مذاهب وجود داشته است. اگر چه زیارت در اسلام تفاوتهای بنیادین دارد، لکن چون برانگیخته از فطرت آدمی است و با انگیزه های درونی انجام می گیرد، گستره ای به وسعت تمام اقوام و ادیان را دربردارد.
در بررسی اجمالی تاریخ زیارت از هزار سال پیش از میلاد حضرت مسیح، به زیارتگاهها و اماکن مقدسی برمی خوریم که اقوام آشور و بابل در شهرهای اور، سوسیاو... داشتند. (1)زیارت در مذهب «هندو» از قدمتی تاریخی برخوردار است و برای آن، آدابی همچون شست و شوی بدن قبل از زیارت و عطرآگین کردن خود و پوشش زنان مقرر است.(2) بزرگترین معابد و زیارتگاههای هندوان در «بنارس» میلیون ها زائر را به سوی خود جلب می کند. گسترش و عمومیت زیارتگاهها در کشورهای آسیایی مانند چین، سیلان، هند، کره و ایران حکایت از عمق و ریشه دار بودن این سنت در مشرق زمین می کند اما باید دانست که این اماکن به نژاد و یا سرزمین خاصی اختصاص ندارد. (3) اولین زیارتگاه مسیحیان، فلسطین بود. در شهرهای اروپا قبرهای قدیسین به صورت زیارتگاه مطرح بوده است. (4) در قرون وسطی کاروان های عظیمی از قلب اروپا برای زیارت بیت المقدس به راه می افتادند و با مشکلات زیاد طی طریق می کردند تا خود را به اورشلیم برسانند.
زیارت در بین اهل سنت نیز رواج دارد و فقهای مذاهب اربعه اهل سنت، زیارت قبر نبی معظم اسلام (ص) رااز افضل مستحبات می دانند(5)
فلسفه زیارت
در بحث«زیارت»،پیش از آنکه استدلال شود که چرا باید رفت و رفتن به زیارت را چه سود؟اگر شناختى محبت آور، نسبتبه صاحبان «مزار» باشد، جایى براى این سؤال باقى نمىگذارد. زایر،اگر بداند و بشناسد که مورد زیارت«کیست؟»،دیگر نمىپرسد: «کجاست؟». به راه مىافتد و همچون خضر،به دنبال آب حیات،و همچون موسى (ع) در پى«عبد صالح»روان مىگردد تا برسد و بیابد و بهره برگیرد و کامیاب شود. «زیارت» از این مقوله است. پیوند قلبى است،محبت و علاقه است. آنچه زایر را به تحمل رنجسفر و استقبال از خوف و خطر وا مىدارد، کشش درونى و علاقه قلبى اوست. و اگر عشق آمد، خستگى رختبر مىبندد و اگر محبت در کار بود،ملال متوارى مىشود.
آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز پاى پر آبله و بادیه پیماى من است
براى عاشق شایق،نه تنها خود محبوب، جالب و جاذب است، بلکه هر چیزى هم که به گونهاى رنگ تعلق و رایحه انتساب به او را داشته باشد، مطلوب و جاذبهدار است و دلداده را به سوى خود مىکشد.
در زیارت چنین است. چگونه مىشود که عاشق خدا و دوستدار پیامبر و اهل بیت،و محب صالحین و صدیقین و شهدا و اولیاء الله،شوق دیدار خانه خدا و بیت الله و مزار و مرقد و دیار معشوق را نداشته باشد ؟! آرى...وقتى عشق در کار باشد،خاک ره دوست را باید سرمه چشم نمود.و براى عاشق آنچه ارزشمند است، محبوب و دیدار او و هر چیزى است که منسوب به اوست.
برادرانه بیا قسمتى کنیم
رقیب جهان و هر چه در آن است از تو،
یار از من
این یک طرف قضیه است که محبت،انسان را به زیارت وا مىدارد. سوى دیگر قضیه آن است که«زیارت»، محبت و شناخت مىآورد و از آن جهت، عامل سازنده و تربیت کننده است. وقتى که دیدار،بذر عشق بپاشد،«ملاقات»، «محبت»مىآورد و نزدیک شدن جسم، نزدیک شدن روح را به دنبال دارد. از قرب مادى مىتوان به قرب معنوى رسید و از رفتن به خانهاى، محبت صاحبخانه را مىتوان به دل گرفت. و زیارت، از این مقوله است.یعنى اگر انسان برود و ببیند و خود را در فضاهاى خاطره آمیز قرار دهد و در شعاع یک پرتو قرار بگیرد،چه بسا که حرارت معنى،وجود یخزده زایر را گرم کند و فروغ دیدار،خانه دل را روشن سازد و دیده اهل نظر،مس وجودش را کیمیا کند.
زیارت پیامبر (ص)، امامان، امام زادگان، عالمان ، صالحان و شهیدان، نشانه احترام به مقام والا و ارجمند آنان، پیروی از راهشان، ادامه دادن اهداف آنان، تجدید عهد و پیمان با آن ها، و زنده نگه داشتن نام، یاد، خاطره، فرهنگ و تعالیم آنان می باشد. بنابراین زیارت افزون برآن که برای زائر اثر تربیتی و تزکیه روح دارد و دلیل حق شناسی او نسبت به اولیای خداوند و پیشوایان دین است، در زمینه زنده نگه داشتن امر امامان و گسترش مکتب انسانی و تربیتی آن اسوه ها و الگوهای معنوی در بین بشریت و توجه دادن به اطاعت از خط صحیح رهبری آنان در جامعه بسیار موثر خواهد بود. به همین دلیل زیارت نوعی مبارزه علیه حاکمان ستم پیشه تلقی می گردد. بدین جهت است که همواره آنان از رفتن به زیارت پیامبر (ص) و امامان و دیگر فرزانگان جلوگیری کرده و می نمایند. بنابراین بر رهروان راستین و پیروان آنان است که این شیوه مبارزه را رها نساخته و همواره در آن راستا گام نهند تا از آثار ارزنده آن بهره مند گردند. بدون شک فرهنگ زیارت در میان مسلمانان یک عامل مهم حفظ و بقای مکتب حیات بخش اسلام بوده است. نقشی مهم در انقلاب ها و ایجاد حکومت های اسلامی و قیام علیه ظلم و استبداد در طول تاریخ داشته است.
زیارت در قرآن
الف) سوره توبه آیه 84 "هرگز به مرده هیچ یک از آنان، نماز نخوان و برکنار قبرستان (برای دعا و طلب آمرزش) نایست، چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق از دنیا رفته اند." این آیه دلالت بر مشروعیت زیارت می کند. زیرا پیامبر اکرم(ص) بر جنازه مردگان نماز می خواند و بر سرمزارشان می ایستاد و برایشان دعا و طلب آمرزش و مغفرت می کرد، از این رو این عمل نسبت به منافقین و کفار نهی شده است.
ب) سوره مائده، آیه 35: شفیع قراردادن و طلب کردن از شخصیت های بزرگ امری عقلی و فطری است. زائر براساس همین حالت طبیعی که در نهان اوست مظاهر رحمت الهی را به عنوان شفا و وسائط، دربارگاه قدس الهی قرار می دهد. شفیع قرار دادن مقربین الهی و اولیا، هیچ گونه منع عقلی و نقلی ندارد، بلکه براساس این آیه کریمه به مومنین دستور داده شده که “ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به او بجوئید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید” (6)
زیارت در سنت نبوی(صل الله علیه و آله) و کلام ائمه معصومین(علیهم السلام)
درکتب حدیث شیعی، موارد بسیاری درباره زیارت اهل بیت (ع) به چشم می خورد به گونه ای که روایات مربوط به ادعیه و زیارات بخش عمده ای از کتب حدیث ما را تشکیل داده و آن را به یکی از اصیل ترین و غنی ترین منابع فرهنگ شیعی، تبدیل کرده است. در میان ظلم ها و ستم هایی که امویان در سال های نخستین اسلام به اهل بیت (ع) روا داشتند، داستان شهادت ائمه (ع) و زیارت قبور مطهر آن بزرگواران و زنده نگه داشتن روح تشیع به صورت یک مکتب تعلیمی و تربیتی همیشه جاوید درآمد. پیامبر اکرم (ص) که وظیفه هدایت و تزکیه را برعهده دارد خود پایه گذار زیارت است. پیامبر اکرم (ص) به زیارت قبر آمنه بنت وهب، مادر گرامیشان می رفت و قبر مادر را زیارت می کرد و می گریست.(7) نقل شده که:پیامبر اسلام،هر گاه به زیارت شهیدان مىرفت،خطاب به آنان مىفرمود: «السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار» (8)
وقتی سیره عملی امامان معصوم (ع) را مطالعه می کنیم، در می یابیم که آنان بسیاری از خصوصیات فرهنگ شیعی، اسلامی را در قالب ادعیه و زیارات به جامعه عرضه کرده اند، آن گونه که می توان ادعا کرد مجموعه ادعیه و زیارات ماثوره از ائمه اطهار (ع) در حقیقت یک دایره المعارف بزرگ اسلامی و متضمن فرهنگ و اندیشه اصیل شیعی است. ائمه (ع) همواره شیعیان را به اقامه عزاداری و مرثیه خوانی و بزرگداشت قیام خونین علویان ترغیب می کردند. آن بزرگواران با این کار خویش توانستند، روح مبارزه و ظلم ستیزی را در مکتب پویای اهل بیت (ع) زنده نگهدارند. در همین راستا، ادعیه و زیارت مخصوصی را تعلیم فرموده و آداب زیارت آن بزرگواران را به اصحاب و یاران خود گوشزد می کردند و گاه خود نیز به زیارت قبور ایشان می شتافتند و با ترغیب و تشویق شیعیان به این مهم در جهت شناساندن اسلام واقعی به نسل های آینده گام بر می داشتند.
در حدیثى امام صادق (ع) به یکى از اصحاب مىفرماید:در مدینه،از مسجد«قبا»شروع کن،در آن نماز و دعا بخوان و در محل سکونت و نمازخانه پیامبر نماز بگزار.به سوى احد رفته و در مسجد آنجا نماز بخوان و بر مدفن حمزه بگذر و بر او سلام بده،بر قبور شهدا بگذر،کنار آنها ایستاده و بگو:«سلام بر اهل دیار. شما پیشاهنگ مایید و ما به شما خواهیم پیوست...«(9)
همچنین حضرت فاطمه (ع) قبر حمزه سید الشهدا را زیارت مىکرد،اصلاح مىنمود،علامت مىگذاشت،و هر دو سه روز یک بار،قبور شهداى احد را زیارت مىکرد،کنار مزار،نماز ىخواند،مىگریست و دعا مىکرد احادیث گوناگونی که از ائمه (ع) در باب ثواب زیارات در کتب روایی آمده است، خودگواه صادقی است براین مطلب که مسئله زیارت در حد خود بهترین وسیله برای حفظ فرهنگ شیعی در طول قرن های متمادی بوده است، طوری که اگرادعا کنیم روش اهل بیت عصمت و طهارت که هم اکنون با قدرت و قوت در میان خیل مسلمانان ریشه دوانیده تا حد زیادی مرهون فرهنگ زیارت است، سخنی به گزاف نگفته ایم: چرا که مقابر ائمه اطهار(ع) و مضاجع شریف آنان در طول تاریخ، مطاف دلدادگان و عاشقان مکتب اهل بیت (ع) بوده و انسان های مشتاق را همه ساله از گوشه و کنار جهان به گرداگرد خویش جمع می کند و تحت تاثیر همین فرهنگ است که حماسه ها و انقلاب ها و قیام های اسلامی شکل می گیرد و با تکیه بر ماهیت اصیل و غنی آن است که کاخ های ظلم و ستم در هم می ریزد.
منابع
1.نشریه آبادی، شماره 68 ، ص 8
2. زائر، خرداد79، ص 9
3. نشریه حرم، شماره 67، ص 40
4. زائر، پیشین، ص 10
5. زائر، پیشین، ص 11
6. المیزان، ج 3، ص 285
7. نشریه حرم، شماره 67 ، ص 21
8. وسائل،ج 10،ص 276.
9. وسائل،ج 10،ص 279 و بحار الانوار،ج 43،ص 195.