خانه / نمایش جزییات خبر

کتاب اهل خمول/روایتی از مجهولون فی الارض و معروفون فی السماء

کتاب اهل خمول/روایتی از مجهولون فی الارض و معروفون فی السماء
زندگی آسمانی 170 شهید گمنام هم اکنون در استان جریان دارد و مردم مازندران چون همیشه، مهمان نواز و خادم اهل آسمان، شهدای بی نام و نشان ایران زمین هستند و آن ها را مانند فرزندان شهید خود به آغوش گرم پذیرفتند و به حضورشان خو گرفتند...

کتاب اهل خمول در سال 1376 نامزد دریافت جایزه بهترین کتاب سال دفاع مقدس شد. این کتاب در حوزه تحقیق و پژوهش، از معدود کتاب هایی است که درباره شهدای گمنام با تلاش و کوشش ابراهیم باقری نگارش و منتشر شده است.

معرفی کتاب اهل خمول را با اشاره به مقدمه کتاب تقدیم خوانندگان می کنیم.

***

دلاورمردانی که با نام و نشان رفتند

 بی نام و نشان بازگشتند

مازندران، استان شمالی ایران، اگرچه از لحاظ مسافت، در طول هشت سال دفاع در برابر دزدان بین المللیِ خاک و ناموس از منطقه جنگی دور بود، اما از تأثیرگذارترین استان ها و کارآمدترین بخش های خاکی کشور عزیز ایران، طی این دوران پرالتهاب، یعنی جنگ به شمار می رفت.

نیازی نیست ما یک یکِ آمارهایی که گویای حضور حداکثری مردان و زنان این خطه در طول جنگ می باشند را روکنیم؛ چرا که کتاب ها و مطالب و متن های نوشته شده در این زمینه خود گواه گفته های ماست.

تقدیمِ بیش از 10415 شهید و حضور چشم گیر و فعالیت فراتر از توصیف لشکر پیاده 25 کربلا، همچنین  سایر عوامل سازمانی مثل هلال احمر، جهاد سازندگی، راه و ترابری مازندران و غیر سازمانی مانند شرکت ها و کارگاه های خصوصی و  بسیاری دیگر از این موارد، تنها گوشه هایی از حضور باصلابتِ مردم این استان در جریان جنگ تحمیلی است.

شاید خیلی ها ندانند که نخستین شهید جنگ، دلاورمردی مازندرانی از شهرستان تنکابن به نام خلبان شهید فیروز شیخ حسنی بود که در تاریخ 31/6/1359 به شهادت رسید. همچنین مازندران به نسبت جمعیتش در مقایسه با سایر استان ها بیش ترین شهید را تقدیم پاسداری از خاک میهن نمود. قابل ذکر است که مردم مازندران در طول تاریخ هیچ گاه سرزمین خود را خاکی جدا از ایران کهن سال و پهناور ندانسته، همیشه پیوستگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را با این کهن بوم و بر حفظ کرده اند.


اهل خمولما در این مجموعه، تنها، بخش کوچکی از مازندران بعد از جنگ، آن هم پذیرایی گرم از حضور شهدای گمنام در این سرزمین را برای شما به تصویر می کشیم.

از گلوگاه، شرقی ترین شهر این دیار سرسبز،تا رامسر، غربی ترین شهر این سرزمین، در بخش ها، منطقه ها و روستاهای مختلف، شاهد حضور سبز مردانی آسمانی هستیم که هیچ مدرک شناسایی به همراه ندارند جز دلاوری و رشادت که دلیل شهادت شان بود.

زندگی آسمانی 170 شهید گمنام هم اکنون در این استان جریان دارد و این نشان می دهد که مردم مازندران چون همیشه، مهمان-نواز و به ویژه خادم اهل آسمان، شهدای بی نام و نشان ایران زمین هستند و آن ها را مانند فرزندان شهید خود به آغوش گرم پذیرفتند و به حضورشان خو گرفتند و هر روز خاطرات زیبایی را با آن ها در دفتر هستی به ثبت می رسانند؛ خاطراتی چون شفا یافتن و حاجت گرفتن ، گره گشایی و عروج روحانی.

شهدای گمنام به دو دلیل میهمان مردم مازندران شدند و در کنارشان روزهای آسمانی خود را سپری می کنند و شب های تاریکِ مردم این دیار را با چراغ وجودشان روشن و تابناک نگاه می دارند.

تعدادی از آن ها به درخواست و تمنای قلبیِ مردم، مسئوولین و متولیان بخش ها و شهرهای مختلف مازندران قدم رنجه کرده، پای حضور در این دیار نهادند. برخی از این گوهرهای نایاب به دست تقدیر رهسپار این وادی شدند. یا هم نام فرزند شهید خانواده ای چشم به راه بودند و یا به جای آزاده ی دربندی که هیچ نشانی از او در دست نبود، رخت اقامت در این سرزمین افکندند.

در هر صورت بر ما منت نهادند و خانه های تاریک و بی رونق ما را به نور چهره های شاداب شان روشن کردند و به زندگی ما صفایی دیگر بخشیدند و صد البته فرزندان شهید این دیار را از تنهایی درآوردند. همان هایی که پای مردی کردند و در برابر بیگانگان ایستادگی نمودند و جز به خشنودی خدا خشنود نشدند.  آن ها علاوه بر این که نزد خدا روزی می خورند و هستی شان در عرش جاری است و هرگز نمی میرند، در حافظه ی تاریخ و اذهان نسل های بعدی و مردم روزگاران آینده خواهند ماند و به کَرّات نام شان بر زبان آیندگان جاری و در کتاب های شان نگاشته خواهد شد، اما تردیدی نیست که نام شهدای گمنام، اگرچه نزد خدا روزی می خورند و زندگی شان تا ابد جاری است، در تاریخ نخواهد آمد و از دلاوری ها و فداکاری های شان کسی چیزی نخواهد گفت و نه در زبان آیندگان از آن ها حرفی به میان می آید و نه در کتاب های شان چیزی درباره ی آن ها نگاشته می شود. چون اینان نام ونشان خود را در ورای عشق به معشوق گم کردند و نه به آینده و آیندگان این دنیا دل خوش بودند و نه به حافظه ی تاریخ، دل گرم.

میهمانان آسمانی اما ناشناس مازندران، خود را متعلق به این مرز و بوم کردند و البته مردم این مرز و بوم را وابسته به خود.

تاریخ می گوید: مردم از کسانی تجلیل می کنند و یادشان را زنده نگاه می دارند که حقی بر گردن شان داشته باشند.
 
ساخت و ساز بناهای یادمان شهدای گمنام، در جای جای مازندران با همت مردم شهرها و روستاها، نشان می دهد که می خواهند یاد و خاطره ی این دلیرمردان بی پروا را برای فرزندان و نسل های بعد و بعدی خود زنده نگاه دارند. هرچند نامی از این شاهدان آسمانی در یادها و خاطره ها نمی ماند، اما طرح اولیه و استخوان بندی داستان زندگی آن ها در  حافظه ی فرزندان شان و حتی تاریخ، خواهد ماند و بدون شک به گوش مردم روزگاران آینده هم خواهد رسید و این خود خدمتی بزرگ به میراث های گران بهای معنوی و فرهنگی ملتی است که بیش از ده هزار سال عمر پرفراز و نشیب خود را در راه حفظ خاک، دین، شرف، عزت، ناموس، فرهنگ، زبان، ارزش ها و معارف فکری اش صرف نموده و در این راه عزیزانی را از دست داد که گوهرهای  بی نظیری بودند؛ گنج های پنهانی که می توانستند قدم های بزرگی را برای اعتلای این سرزمین پهناور یعنی ایران کهن سال بردارند، اما بهتر آن دیدند که نخست این سامان، سالم و امن بماند،آن گاه در سرافرازی اش همت بگمارند. از این رو برای برقراری امنیت و پاسبانی از مرزهای آن در برابر بیگانگان  فرصت طلب، گزیری نبود جز آن که جان بسپارند و نام و نشان خویش را  در لابه لای ذره های خاک آن پنهان کنند.

بهتر است به یاد داشته باشیم: شهدای گمنام، فرزندان فاطمه ی زهرا(س) هستند. هم او که نشانی در ازل دارد و  خانه ای بی نشان تا ابد.


در خاطرمان باشد: شهدای گمنام به تبعیت و پیروی از فاطمه ی زهرا(س) شجاعانه و بی پروا تا پای جان برای گرفتن حق خویش و دفاع از نام و نشان اسلام مبارزه کردند.

به یاد داشته باشیم: شهدای گمنام را از خاطر نبریم و فراموش نکنیم که روزی با آن ها هم سفره و هم خانه بودیم و آن ها از این آب و خاک جدا نیستند. البته آسمانی اند، اما روی همین کره ی خاکی چشم به جهان گشودند و روزگاری را در آن سپری کردند، با اهل زمین نشستند و از اهل زمین در برابر اهریمنان دفاع نمودند و جان خویش را برای پایداری و ماندگاری  ایران زمین و ایرانیان نثار کردند.

نام اهل خُمول برگرفته از یک تعبیر عرفانی است. اهل خُمول کسانی هستند که در سیر و سلوک الی الله به مرتبه ای از خداشناسی رسیده اند که خود را در ورای شناخت خدا گم کرده اند و نام و نشان خویش را در پرتو رسیدن به معشوق ابدی از دست داده اند و خویشتن خویش را فراموش نموده اند.

دور از ذهن نیست که در سال های آتی بر حضور روحانی شهدای گمنام در مازندران افزوده شود.                                                                                                   

ابراهیم باقری حمیدآبادی

 

۱ تیر ۱۳۸۹
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۸۹
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید