غروب پالمیرا

غروب پالمیرا
غروب پالمیرا
  • محبوبه معظمی
  • ۱۱ خرداد ۱۴۰۲
  • 200
کتاب غروب پالمیرا یا زندگی نامه شهید مدافع حرم علی اصغر شیردل به قلم محبوبه معظمی.
هواپیما در فرودگاه بین المللی دمشق نشست. شادی در چشمان علی موج می زد. شوخ طبعی اش گل کرده بود. نمی گذاشت بچه ها احساس خستگی کنند. از فرودگاه تا مقر نفهمیدند چطور گذشت. مقر اول‌شان ساختمانی شیشه ای در یک کیلومتری فرودگاه دمشق بود. آن ساختمان عظیم، چهار طبقه بود و مقر استقرار نیروها بود. مقر بعدیشان، سازمان آب تدمر بود. تدمر یکی از شهرهای تاریخی سوریه بود که مهمترین ویرانه های تاریخی جهان، با نام پالمیرا، در آن قرار داشت. پالمیرا شهری قدیمی در سوریه، بین دمشق و حمص و در 210 کیلومتری شهر دمشق بود. هر سال سیل توریست ها از سرتاسر دنیا به پالمیرا روان می شدند. تدمر برای داعشی ها منطقۀ سوق الجیشی و حیاتی بود که از یک سو به منطقۀ آراک می رسید. آراک منطقۀ استراتژیک سوریه بود و چاه های نفتی و پالایشگاه های مهم داشت. تدمر از سوی دیگر، به دیرالزور وصل بود که رزمندگان، قصد فتح آنجا را داشتند.
  • سعید علامیان
  • خط مقدم
  • ۸ خرداد ۱۴۰۲
  • زهرا سادات ثابتی
  • نشر خط مقدم
  • ۸ خرداد ۱۴۰۲
  • سرکار خانم کوثر سادات افضلی، همسر شهید مدافع حرم علیرضا جیلان
  • انتشارات مطاف عشق
  • ۱۲ آذر ۱۴۰۱
  • نفیسه زارعی
  • انتشارات شهید کاظمی
  • ۱۵ آبان ۱۴۰۱
  • مصطفی آقا محمد لو
  • انتشارات شهید کاظمی
  • ۱۵ آبان ۱۴۰۱
  • روح‌الله شریفی
  • انتشارات سوره مهر
  • ۳۰ مهر ۱۴۰۱
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.