جستجوی کتاب همه بخش ها ... پدر سبک شده بودم تاریخ انتشار ۴ آبان ۱۳۹۰ تعداد صفحات 1 توضیحات خلاصه سال ۷۳ و پایان ترم دوم دانشگاهم بود، بعد از غروب آفتاب در خوابگاه با چند نفر از همکلاسیهایم نشسته بودم، احساس کردم کسی پشت شیشة درب اتاق ایستاده ولی در نمیزند. در اتاق را باز کردم با تعجب دیدم محمدرضا پسرعمهام است. حضورش در آنجا اصلاً طبیعی نبود. پس از احوالپرسی هر چه اصرار کردم داخل اتاق نیامد و به من گفت با دوستم آمدهام که او پایین خوابگاه منتظر است و... صفحات برگزیده کتابهای مرتبط نقد و بررسی میانگین امتیاز کاربران: 0.0 (0 رای) 12345678910 برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود