خانه / نمایش جزییات خبر

شهدا برکاتی دارند که با دید مادی نمی توان آن را درک کرد

شهدا برکاتی دارند که با دید مادی نمی توان آن را درک کرد
زمانی که شهدای گمنام در دانشگاه به خاک سپرده شدند، حدود دو ماه طول کشید. این فکر قبل از محرم مطرح شد و در ابتدا پیشنهاد برای خاکسپاری در ایام محرم آمد ولی فکر کردیم برای تشییع و خاکسپاری با عظمت به زمان بیشتری نیاز داریم. این فکر بلافاصله در شورای فرهنگی دانشگاه مطرح شد و شورا تبعا اعلام آمادگی کردند و برای اینکه مشارکت بیشتر دانشگاهیان بویژه اساتید را داشته باشیم
 
 
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام، نهم اسفندماه سال 1386، پیکر مطهر پنج شهید گمنام در دانشگاه علم و صنعت تشییع و خاکسپاری شدند.بر همین مبنا، مهمان رییس دانشگاه علم و صنعت شده و با وی به گفت و گو می نشینیم.
خمول:
آقای دکتر؛ انگیزه و هدف مجموعه دانشگاه اعم از دانشجویان، اساتید و دانشگاهیان از حضور شهدای گمنام در این دانشگاه چه بود؟
دکتر جبل عاملی؛ رئیس دانشگاه علم و صنعت ایران :
بسم الله الرحمن الرحیم، خیلی خوش آمدید. سوال شما، سوال دشواری است. شهدایی که به دانشگاه علم و صنعت آمدند، توسط دانشجویان این دانشگاه دعوت شدند. شروع کننده این حرکت بسیار زیبا، معاونت دانشجویی دانشگاه، مسئول نهاد نمایندگی و بطور عمده دانشجویان بودند و فکر دعوت از شهدا به دانشگاه، بعد از پیگیری این سه گروه، به سرعت بصورت یک مطالبه فراگیر در دانشگاه مطرح شد؛ یعنی همانطور که انتظار می رفت، همه دانشگاهیان این موضوع را دنبال کردند.
هم گروه های دانشجویی بطور جدی پیگیر بودند که چه زمانی این امر محقق خواهد شد و پیگیر این موضوع بودند و هم موضوع در شوراهای رسمی دانشگاه؛ مثل شورای فرهنگی و شورای دانشگاه مطرح شد و مورد استقبال جدی اساتید و مدیران دانشگاه قرار گرفت.
انگیزه همه این بود که مراسم را همانطور که در شأن شهداست برگزار کنند. در طول انجام مراسم؛ چه شب وداع با شهدا که توسط تشکل های دانشجویی برگزار کردند و چه در روز مراسم که هم دانشگاهیان و هم مردم استقبال و مشایعت کردند، همگی یادآور خاطرات سال های 60 تا 66 بود. عزاداری بچه ها را که می دیدیم، یادآور خاطرات 25 سال قبل یعنی در دوران جوانی خودمان بود و حقیقتا همه چیز زنده شد.
پیگیری این موضوع و دعوت از شهدا به دانشگاه، قطعا پیامش این است که در واقع، دانشگاه بعنوان یک مجموعه تأثیرگذار در جامعه و سرنوشت کشور، نه تنها در زمینه های علمی، بلکه در این زمینه هم پیشتاز است. یعنی دانشگاه و دانشگاهیان اعلام آمادگی می کنند که با آرمان های شهدا تجدید میثاق و بیعت کنند. دانشگاه و دانشگاهیان اعلام می کنند که اگر در زمان امام خمینی (رحمه الله علیه) و حیات ایشان نبودند که در جبهه حضور پیدا کنند و همرزم و همراه و همسنگر این شهدا باشند؛ در اینجا اعلام امادگی می کنند که راه شهدا را ادامه خواهند داد. به همین دلیل در روز خاکسپاری این پیمان بسته شد و اعلام شد که دانشگاهیان با شهدا عهد می بندند، پایگاهی که در دانشگاه ایجاد شد"حرم شهدای گمنام" پایگاهی خواهد بود برای دفاع از حریم ولایت، دفاع از آرمان های امام و ارزش های انقلاب. در واقع دعوت از شهدا به دانشگاه به این معنی است که دانشگاه اعلام کند، ما همان آرمان های شهدا را داریم و حاضریم برای همان آرمان هایی که شهدایمان جان پاک شان را دادند و خون شان به زمین ریخته شد، همه چیز مان را فدا کنیم. چون دانشگاه یک مجموعه پیشتاز در اجتماع است، در این زمینه هم دانشگاه باید پیشتاز باشد ، دنباله رو نباشد و نشاط و شادابی اول انقلاب را در خود حاکم کند.
پیام دوم اش هم این است که دانشگاه محیطی جدا از جامعه نیست. دانشگاه در بطن جامعه، و مردمی است. در نظام اسلامی دانشگاهی زنده است که مردمی باشد و با آنها ارتباط داشته باشد و مردم نیز دانشگاه و دانشگاهیان را از خودشان بدانند و نسبت به آن احساس غربت نکنند. شهدا واسطه این خیر شدند که ارتباط دانشگاه را با بدنه جامعه برقرار کنند و فضای دانشگاه را مثل همه ی فضای جامعه کنند، یعنی در خدمت انقلاب و در خدمت نظام اعلام کنند. در واقع انگیزه اصلی همین بود که دانشگاه اعلام کند به بدنه ی انقلاب، نظام و اجتماع وصل است.
خمول:
اگر بخواهیم وارد فضای عملیاتی شویم، این روند دعوت دانشگاه از شهدای گمنام، چگونه شکل گرفت؟
دکتر جبل عاملی :
عرض کردم؛ فکر اولیه اش را یکی از آزادگان و جانبازان دوران دفاع مقدس دانشگاه، مطرح کردند و بعد نهاد نمایندگی، با جدیت پیگیر و مسراین موضوع بودند و بلا فاصله مورد استقبال همه ی تشکل های دانشجویی قرار گرفت و نکته جالب  اش این است که این ها خیلی با یکدیگر هماهنگ و خوب عمل کردند.
از زمانی که فکر این کار مطرح شد، تا زمانی که شهدای گمنام در دانشگاه به خاک سپرده شدند، حدود دو ماه طول کشید. این فکر قبل از محرم مطرح شد و در ابتدا پیشنهاد برای خاکسپاری در ایام محرم آمد ولی فکر کردیم برای تشییع و خاکسپاری با عظمت به زمان بیشتری نیاز داریم. این فکر بلافاصله در شورای فرهنگی دانشگاه مطرح شد و شورا تبعا اعلام آمادگی کردند و برای اینکه مشارکت بیشتر دانشگاهیان بویژه اساتید را داشته باشیم؛ موضوع را در شورای دانشگاه مطرح کردیم و شورای دانشگاه نیز تأکید جدی بر برگزاری باشکوه مراسم تشییع و خاکسپاری و مشارکت فعّال تر دانشجویان و اساتید در این امر داشتند.
هرچند وقتی برنامه اعلام عمومی شود، سیل مردم به سمت دانشگاه سرازیر خواهد شد، ولی تأکید بر این موضوع بود و همین موضوع هم باعث شد که تقریبا تمامی اساتید دانشگاه مشارکت داشتند. ما استادی داریم که ایشان از اقلیت های دینی هستند؛ حتی ایشان هم از همان صبح زود در مراسم شرکت کردند. تا این حد تأثیر عمق نفوذ شهدای گمنام در دل و جان دانشگاهیان بود.
تشکل های دانشجویی خیلی خوب عمل کردند و خیلی خوب با نهاد هماهنگ شدند و در مجموعه مساجد محل و شرق تهران حضور پیدا کردند و مجموعه مساجد و هیئات را اطلاع رسانی کردند و در دهه ی دوم صفر(یک هفته قبل از خاکسپاری شهدای گمنام) هیئت دانشگاه فعال و یک هفته عزاداری در حول مکانی که قرار بود شهدای گمنام به خاک سپرده شوند، برگزار شد تا آمادگی بیشتری در بخش های دانشگاهی بوجود آید. این چند روز عزاداری، در سازماندهی مراسم خیلی مؤثر بود. سخنران های بسیار خوبی برای این مراسم ها دعوت می شدند. هم ظهر و هم شب مراسم داشتیم. اقشار دانشگاهی و هیئات مذهبی بیرون هم در این مراسم ها شرکت می کردند.
هوا بسیار سرد بود و بارندگی بشدّت زیاد. با این حال هر شب که می گذشت، استقبال بیشتری از مراسم می شد. کارهای ابتکاری صورت گرفت که در واقع این هم یادآور دوران دفاع مقدس بود. برگزاری مراسم باشکوه شب وداع با شهدای گمنام بود که شب قبل از خاکسپاری شهدای گمنام این کار انجام شد. یک تیم از دانشگاه مامور شد برای تحویل پیکرهای مطهر از معراج شهدا. شهدا به دانشگاه منتقل شدند و در شب اربعین مراسم شب وداع برگزار شد و تا پاسی از شب ادامه داشت. صبح اربعین، بعد از مراسم زیارت عاشورا شهدا را از مسجد النبی(صلی الله علیه و آله وصلم) نارمک به سمت دانشگاه تشییع کردند. دیگر از این جا به بعد مدیریت نقشی نداشت و سیل جمعیّت و دسته جات بود که به سمت دانشگاه حرکت می کردند. بطوریکه وقتی شهدا به سردر دانشگاه رسیدند، با عظمت فوق العاده ای وارد دانشگاه شدند و تا آن روز دانشگاه چنین جمعیتی در تاریخ خود ندیده بود. بعد از مدتی حضرت آیت الله حمیدی که خودشان از پدران شهدا هستند، یک نماز بسیار به یاد ماندنی را در آن جا اقامه کردند و خیلی فضای با شکوهی بود و سپس شهدا را به سمت محل خاکسپاری حرکت دادند.
تقریباً همه ی مسئولین علم و صنعتی، اعم از وزراء و وکلاء که بیرون بودند در این مراسم حضور داشتند و مراسم بسیار با عظمتی برگزار شد. خاکسپاری توسط خود دانشجوها مدیریت و اجرا شد. مراسم با معنویت خاصّی توأم بود. مراسم شام غریبان شهدای گمنام هم خیلی باشکوه در دانشگاه توسط حاج منصور ارضی برگزار شد.
بعد از خاکسپاری، دانشگاه طبق وظیفه ی خود ساخت یادمان شهدا را آغاز کرد و یک ستاد از افراد هنرمند دانشگاه، اساتید و دانشجویانی که انگیزه و ایده داشتند تشکیل شد. بعد از برگزاری چندین جلسه، طرح یادمان، نهایی و اجرایی شد که در اولّین سالگرد، 70% کار اجراء شده بود.
حدود 70 الی 80% از کار پیش رفته بود که توأم شد با حضور مقام معظم رهبری در دانشگاه، برکت مضاعفی به دانشگاه آمد و در حال حاضر تقریبا یادمان تکمیل شده است. یک برنامه ای داریم که به تصویب شورای فرهنگی دانشگاه خواهد رسید که یک مجموعه فرهنگی تلقی می شود و فقط فعالیت های فرهنگی در پیرامون آن انجام می گیرد و به دنبال این هستیم یک مجموعه ی مفصّل تری را با محوریت یادمان شهدای گمنام برای برگزاری مراسمات مختلف طراحی کنیم.
خمول:
معمولاً دانشگاه محیطی است که عقاید مختلفی را از سوی دانشجویان در بر دارد، نگرش عموم دانشجویان به این موضوع چگونه بود؟
دکتر جبل عاملی :
عامه ی دانشگاهیان از این موضوع استقبال جدّی کردند و حضورشان نشان دهنده ی این استقبال شان است و همچنین اساتید خیلی اصرار داشتند که این کار انجام شود. حداقل از دو یا سه هفته قبل موضوع آشکار شده بود و حتی محل خاکسپاری شهدای گمنام با حضور اساتید و دانشجویان در چندین مرحله مورد بررسی قرار گرفت تا مکان های مورد نظر را بررسی و اعلام نظر نمایند.  یک عده ی قلیلی از دانشجویان که همیشه به همه چیز معترض اند، نسبت به این موضوع هم، مسائلی را مطرح کرده و به زبان آورده بودند. با دعوت نهاد دانشگاه در جلسه توجیهی حاضر شدند و با توضیحات نهاد توجیه شده و بعد پذیرفتند که خاکسپاری شهدای گمنام به مصلحت دانشگاه است.
در حال حاضر حدود 3 سال از این واقعه گذشته و شهدا رنگ و بوی دیگری به این دانشگاه داده اند. شهدا برکاتی دارند که با دید مادی نمی توان آن را درک کرد. و خلاصه اینکه هیچ مشکل دیگر و ذره ای حاشیه نداشتیم.
خمول:
آقای دکتر اگر خاطره ی خاصی قبل از خاکسپاری، در هنگام و بعد از آن در ذهن دارید، برایمان تعریف کنید.
دکتر جبل عاملی :
همه اش خاطره بود. از زمانی که قبور آماده می شدند تا شب آخر و آن روز به یاد ماندنی. در روز خاکسپاری بنده توفیق داشتم و رفتم جلو برای خاکسپاری و اتفاقا قبر وسط را برای کمک به دوستان انتخاب کردم. از قبل مشخص شده بود که هر قبر مربوط به کدام شهید می باشد. هنگامی که پیکر داخل قبر قرار می گیرد، مستحب است که سمت راست صورت بر روی خاک قرار گرفته و پیکر رو به قبله باشد. زمانیکه پیکر ها را داخل قبر قرار دادیم، متوجه شدیم فقط شهید وسط سر به بدن دارد و هیچ یک از چهار شهید گوشه ای سر در بدن نداشتند. در آن لحضاتی که جمجمه ی ایشان در دستم بود، یادآور چیز هایی بود که از کیفیت خاکسپاری سید الشهداء(علیه السلام)، شنیده بودیم. خیلی عجیب بود، در آن لحضات دوستانی به ذهن بنده آمدند که اتفاقا دانشجو بودند و هنوز هم مفقودالاثر هستند. دائما فکر می کردم آیا ممکن است که این مثلا همان آقای محمدی دانشجوی دانشگاه اصفهان باشد؟ آیا ممکن است فلانی باشد و همگی یکی یکی به ذهنم می آمدند و هیچ بعید نیست یکی از این ها باشند. تصادفی هم نبود که یک روز اربعینی فرا برسد، علم و صنعتی با شد و ... . به نظر می رسد این ها در جایی برنامه ریزی و طراحی شده باشند که این شهدا سال ها در بیابان های جنوب بمانند و یک زمانی کشف شوند و آرام آرام بی آیند و این سیر خودش را برساند به دانشگاه علم و صنعت و در آن جا آرام بگیرند. تا فضا تا اندازه ای بر روی ما تاثیر گذاشته بود که بعد از مراسم خاکسپاری همگی به دفتر نهاد رفتیم و یکی از آقایان از حاج آقا نجفی سوال کردند؛ این ها در حال حاضر در قبر چه کیفیتی دارند؟ آیا این اجزاء و جسم آن ها الآن کامل می شود؟ ما اعتقاد دایم به میزانی که روح رشد کرده و به خدا نزدیک شده باشد، با ارواح همه ی مومنین، غیر مومنین، ملائکه مقربین و بخصوص شهدا حاضر می شوند. به میزانی که روح ظرفیت و آمادگی دارد، ارتباط برقرار می شود. برای همه ی ما این سوال پیش آمده بود که الآن چه کیفیتی دارند و حاج آقا خیلی مجمن پاسخ دادند ما نمی دانیم. شاید هم این باشد و ما نمی دانیم. به هر حال صحنه ی عجیبی بود؛ آن لحظات خاکسپاری و لحظات خاصی که پیکر ها داخل قبر قرار می گرفتند. ما هم امیدواریم که توفیق شهادت نسیب مان شود و در همین جا به خاک مان بسپارند.
دکتر فتحیان؛ معاونت امور اداری دانشگاه علم و صنعت ایران :
آقای دکتر جبل عاملی در شب قبل از خاکسپاری در یکی از این قبر ها خوابیدندو ...
خمول :
معمولا قبل و بعد از حضور شهدا، کراماتی در آن مکان اتفاق می افتد؛ مثلاًبعد از خاکسپاری شهدای گمنام در کهف الشهداء ولنجک، یکی از شهدای مدفون در کهف به خواب یکی از خانم هایی که معترض به امر خاکسپاری بود می آید و می فرماید که ”خواهر؛ شما حق همسایگی را به جا نیاوردید، اما من حق همسایگی را به جا می آورم و بیماری لاعلاج تان را به نوعی شفا می دهم.” آیا کرامت، رویای صادقه یا خواب خاصی از جانب زائرین به اطلاع روابط عمومی دانشگاه نرسیده است؟ از دانشجویان، اساتید و یا خود جنابعالی؟
دکتر جبل عاملی :
تعبیری که حاج آقا نجفی در روز خاکسپاری به کار می بردند این بود که این ها میزبان هستند و ما میهمان شهدا هستیم، نه این که ما میزبان باشیم و این ها میهمان. کرامتی از این جنس که شما فرمودید ندیدم، اما از زمانی که شهدا در دانشگاه آمدند کرامت های دیگر را بطور روز مره می بینیم. حقیقتاکرامتی که بنده مشاهده کردم، فضای خاصی است که در دانشگاه ایجاد شده است. هرچند دانشجویان ما آرمان خواه و کفرستیز هستند و روحیه سازش ناپذیری در مقابل استکبار دارند؛ اما من یقین دارم که به واسطه ی خاکسپاری شهدا، این روحیه مضاعف شد و انگیزه ی قوی تری در دانشجوها بوجود آمد و امثال بنده بیشتر دل گرم کار شدیم. هرزمانی که خسته می شویم و فشار کار اذیت مان می کند، توسل کوچکی به این شهدا پیدا میکنیم. در چندین مناسبت خاص از فتنه ی اخیر، دانشجویان در حول یادمان شهدا شعار کمر شکنی می دادند و بنده احساس می کردم با شعار این ها پشت دشمن به لرزه می افتد و به نظر بنده همه ی این ها کرامت اند. شاید آن ها کرامت ظاهری باشند، اما این ها کرامات حقیقی و واقعی هستند. بیدار کردن و انگیزه دادن به قشر دانشگاهی و هدایت آن ها بسوی آرمان های مقدس و ماندگار تر، کرامت است و این ها چیزهایی است که نمی توان از آن گذشت و بطور روزمره می بینیم و لمس می کنیم.
خمول :
در بین دانشگاه هایی که تجربه کردیم، می توان گفت این دانشگاه جزء نادرترین دانشگاه هایی است که خیلی سریع شروع به احداث یادمان شهداء کردو خود ساخت یادمان یک بحث است که باعث اثر گذاری بیشتر حضور شهدای گمنام در دانشگاه است و این حضور را مضاعف می کند. حالا برای اینکه اثرات حضور شهدا در دانشگاه بیشتر شود و به قول جنابعالی این آرمان ها و ارزش هایی که شهدا دنبال می کردند برای قشر دانشجو تبیین شود، با توجه به اشاره ای که شما به مجموعه ای فرهنگی نمودید؛ چه فعالیت هایی مد نظرتان است؟ آیا برنامه و فعالیت خاصی در ذهن دارید؟
دکتر جبل عاملی :
در دانشگاه مجموعه ای به نام کنگره ی شهدا داریم. بعد از سالگرد خاکسپاری شهدای گمنام، هیئت شهدای گمنام از دل این مجموعه بیرون آمد. در روز خاکسپاری شهدا؛ سه محور را به تعصی از حضرت صدیقه ی طاهره(سلام الله علیه) جزئ برنامه هایمان مشخص کردیم. 1- همانطور که رویه ی حضرت، رویه ی روشنگری بود؛ انشاءالله اینجا هم پایگاهی خواهد شد برای روشن گری نسبت به حقایق انقلاب، حقانیت شیعه و ولایت. این کار تقریبا صورت گرفته و اینجا تبدیل شده به پایگاهی برای تجمعات بچه های حزب اللهی دانشگاه و شرق تهران. این نهال در حال رشد است و روز به روز بیشتر خود را نشان می دهد و سرسبز تر می شود.این میثاق اوّل بود که بستیم. 2- همانطور که حضرت صدیقه ی طاهره(سلام الله علیه) دست حسنین(علیه السلام) را می گرفتند و بر سر قبر حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وصلّم) می رفتند و از نزدیک اشک می ریختند؛ این جا هم پایگاهی خواهد بود برای گریه، ندبه و عزاداری، بخصوص بر مظلومیت و غربت اهل بیت(علیه السلام). 3- همانطوریکه حضرت صدیقه ی طاهره(سلام الله علیه) حاضر شدند همه چیزشان را برای دفاع از حریم ولایت بدهند. پشت در ماندند و آن طور به ایشان تعرض شد، اما باز هم از حریم ولایت دفاع کردند. اینجا هم، حول محور شهدای گمنام، دانشگاهیان علم و صنعت ایران روشن گری خواهند کرد و فریاد می زنند و از حریم ولایت دفاع خواهند کرد. این ها دور نماهای ایده عالی برنامه های ماست. هر چقدر دانشگاهیان ما بیشتر همت کنند، هر چه نهاد فعال تر باشد و هر چه تشکل های دانشجویی که اصل و اساس حرکت های دانشجویی، پر محتوا و پر مغض در دانشگاه هستند. هر جه این تشکل ها بیشتر شوند، منسجم تر و فعال تر باشند؛ انشاءالله قطعا  دست آوردهای خوبی خواهد داشت.قبلا یک پایگاه برای تجمعات، نشر فرهنگ و معارف غنی اسلامی داشتیم، آن هم مسجد دانشگاه بود.در حال حاضر پایگاه جدیدی در جوار مسجد شکل گرفته و انشاءالله حرکت های خوبی در بین الحرمین مسجد و یادمان شهدا محقق خواهد شد.
خمول :
اگر نکته یا مطلب خاصی از حضور مقام معظم رهبری در زمانی که به این مکان مقدس تشریف فرما شدند، دارید بفرمایید.
دکتر جبل عاملی :
در لحظه ی ورود به حاج آقا شاه آبادی فرمودند که "خدا رحمت کند شهید شما را و شهید ما را" یک چنین جمله ای را فرمودند و نکته خاصی نبود.
خمول :
در صحبت هایی که با مقام معظم رهبری داشتید؛ حضرت آقا نکته ای راجع به خاکسپاری نفرمودند؟
دکتر جبل عاملی :
خیر، چیزی نفرمودند. حاج آقا محمدیان مطالبی را به حضرت آقا عنوان نمودند، اما آقا چیزی نفرمودند.
خمول :
در پایان اگر نکته یا مطلب خاصی در ذهن دارید عنوان بفرمایید.
دکتر جبل عاملی:
نکته ی خاصی نیست و امیدواریم که ما هم انشاءالله از برکات وجودی این عزیزان بهره مند شویم و در آن دنیا شرمنده حضور در محضر شهدا نشویم.
دکتر فتحیان :
در آن روز ها بنده معاونت امور اداری دانشگاه بودم. نمی دانم چه اتفاقی افتاد که ما را برای تحویل پیکر های مطهر شهدای گمنام انتخاب کردند. در ابتدا نپذیرفتم اما با اسرار حاج آقا نجفی و دکتر محمد نژاد خانی، پذیرفتم و به همراه گروهی پیکر های شهدا را تحویل گرفتیم و به دانشگاه منتقل کردیم. قصد مان این بود در ساعات اول، شهدا در معرض دید نباشند و جایی ببریم تا کسی از بچه ها جمع نشوند. اما جالب اینجا بود خیلی ها این مطلب را می دانستند و به زیارت شهدا آمدند و اینجا مجلس زیارت شده بود. در آخر نگهبانی به سختی بچه ها را بیرون کردند و درب رابستیم. خاطرات دیگری هم در ذهن دارم. همان شب گذشته اش که بچه ها تا صبح نخوابیدند و این یک حرکت کاملا دانشجویی بود.سخنرانی آقای دکتر عاملی نیز خیلی زیبا، استثنایی و تکان دهنده بود.همچنین نمازی که آیت الله حمیدی بر پیکر های مطهر اقامه کردند، خیلی به یاد ماندنی بود.
خمول :
تصور شما از گمنامی این شهدا چگونه است؟ چرا این شهدا گمنام شدند؟
دکتر جبل عاملی :
این دعای خودشان بود و خدا دعایشان را مستجاب کرد. در زمان جنگ حدود 20 سال سن داشتم و همسایه ای داشتیم به نام شهید مفقودالاثر شمایی زاده که ایشان در زمان جنگ حدود 13 یا 14 سال سن داشت. یکی دیگر از بچه های محل که شهید شده بود وما در حال آماده سازی محل از قبیل حجله و ... بودیم که بنده به شهید شمایی زاده گفتم؛ شناسایی شهدا از روی عکس کار دشواری است، چون بعضی ازآنها عکسهای خوبی دارند ولی بعضی دیگر عکسهای خوبی ندارند و شناسایی شان دشوار است. شمایی زاده خطاب به بنده فرمود: "آن حالتی خوب است که هیچ عکس و ... از خود نداشته باشد." و دیگر خالصا مخلصاالوجه الله باشد. سن ایشان خیلی کم بود. با سختی هم عازم جبهه شد و همه دیده بودند که در یکی از عملیات های سنگین، ایشان از ناحیه ی سر مرد اصابت مستقیم گلوله قرار می گیرند و هیچگاه پیکر شان باز نگشت. و این شهدای گمنام هم از این دسته اند و اعتقاد درونی بنده این است که گمنامی تصادفی نیست و خود این شهدا خواستند تا گمنام شوند. همچنین پدر و مادر این شهدای گمنام نیز یک دنیای عجیب و خاصی دارند؛ مادر یکی از شهدای مفقود الاثر می فرمود: "من مطمئن هستم که در زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) زنده می شویم، برمی گردیم و بچه هایمان را می بینیم" و دائمابه این مسائل امید و آرزو داشتند. نمی دانم مادران شهدای گمنام، چه احساس درونی دارند و اصلا نمی دانیم که آیا از خانواده ی ایشان کسی در قید حیات هست یا خیر. به هر حال، آن ها یک احساس درونی عجیب و یک پذیرش خاصی نسبت به این موضوع دارند. و نمی دانم واژه ی گمنام از کجا و توسط چه کسی نسبت به این شهدا اطلاق شد و نام این ها را شهید گمنام گذاشت. اما حضور در حرم های شهدای گمنام و کنار قبور ایشان، به نوعی امید را در دل انسان طراوت می بخشد و یک سری امیدهای خاص را در دل تازه می کند و امیدوار هستیم انشاء الله روزی این امیدها به سرانجام خوبی برسند.
خمول :
از این که این وقت را در اختیار ما قرار دادید، خیلی متشکریم.
 

 

۱۴ اسفند ۱۳۹۰
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۰
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید