خانه / نمایش جزییات خبر

پاکی شهیدان در قاب کوچکِ بومِ نقاشی+دانلود عکس

پاکی شهیدان در قاب کوچکِ بومِ نقاشی+دانلود عکس
هر کاری حال و هوای خاص خودش را دارد، کار برای شهدا حس ویژه‌ای در من القا می‌کند، حس می‌کنم به خدا نزدیک‌تر شده‌ام و کار بهتر پیش می‌رود ...
به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام، وقتی سی سال از 31 شهریور 59 می‌گذرد و جوانان در پی تاریخ گذشته می‌گردند، یعنی جنگ و زوایای ناگفته آن ادامه دارد و باید آن زوایای پنهان آشکار شود و به نسل‌های آینده انتقال یابد تا آنها نیز بدانند چه بر سر این آب و خاک گذشته و چگونه دست متجاوز را از آن کوتاه کردیم.
جنگ تمام شده است؛ اما خاطرات تلخ و شیرین آن هنوز باقی است؛ تلخ به خاطر از دست دادن‌ها، مفقود شدن‌ها، اسیر شدن‌ها، انتظارها و شیمیایی شدن‌ها و شیرین، به خاطر افتخاری که جوانان امروز و رویش‌های نسل جدید به آن دفاع جانانه می‌‌کنند؛ کسی همچون شاهین اینانلو که یاد و خاطره شهدای آن دوران را در قاب نقاشی حفظ می‌کند.
شاهین اینانلو متولد 1365 یکی از جوانان هنرمند این آب و خاک است که هنرش را در راه کشیدن تصویر شهدا به خدمت گرفته است. او دانشجوی سال آخر مهندسی مکانیک است. تصاویر شهدا بر بوم نقاشی او خوش نشسته، تا کنون تصویر شهدایی چون همت، صیاد شیرازی، کاظمی و بروجردی را روی تابلو نقاشی ترسیم کرده است و قصد دارد این کار را همچنان ادامه دهد. گپ کوتاهمان با این جوان هنرمند و بسیجی را بخوانید.
چه شد که تصاویر شهدا روی تابلوهای نقاشی شما نقش بستند؟
من از آغاز فصل کودکی با نقاشی بزرگ شدم. اما اینکه چه شد شهدا به نقاشی‌های من راه یافتند به خاطراتی که پدرم از جبهه تعریف می‌کرد، برمی‌گردد. او جانباز و از مردان غیور روزهای خون و آتش است و آن لحظات را از نزدیک و با تمام وجود لمس کرده، صحبت‌های پدرم در مورد شهدا و جنگ روی افکار و کارهایم تأثیر بسزایی گذاشت، به زندگی شهدا علاقه‌مند شدم و انگیزه کشیدن تصاویر شهدا در من به وجود آمد.
در واقع مشوق اصلی شما در این مسیر پدرتان است؟
بله، خاطرات پدرم از دوران هشت سال دفاع مقدس، حال و هوای مرا تغییر داد. امروز جوانان بیشتر به سمت افکار غربی گرایش دارند اما مطالعه زندگی شهدا و مقایسه افکار آنها با فرهنگ غرب می‌تواند مسیر زندگی ما را به سمت کمال سوق دهد. وقتی می‌بینم شهدا چه افکار والایی داشتند تا جایی که در پس آن خلوص و نیت پاک، پشت پرده را می‌‌دیدند و این مرا وا می‌دارد تا درباره آنها بیشتر بدانم. شهدا چشم‌هایشان بینا بود برای دیدن و گوش‌هایشان شنوا بود برای شنیدن این بود که پرده‌ها برای آنها کنار رفت و توانستند پرواز کنند.
از اولین کاری که در این زمینه انجام دادید، بگویید؟
از سال 83 کار نقاشی و طراحی شهدا را شروع کردم. اولین کارم را «به یاد شهدا» نامیدم، تصویر پسربچه‌ای که یک پلاک در دستش بود که اتفاقاً آن پسربچه، پسر عمه خودم است. بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزش‌های دفاع مقدس از این کار خیلی استقبال کرد و آن را در موزه شهدا گذاشتند. کار «به یاد شهدا» روی بسیاری از بیلبوردها در سطح شهر به تصویر درآمد.
وقتی کارتان را روی بیلبورد دیدید چه احساسی داشتید؟
از درون خیلی خوشحال بودم چون فکر می‌کردم قدم کوچکی برای شهدا برداشته‌ام و مطمئن هستم کار برای شهدا کمک می‌کند که آدمی پاک زندگی کند. شهید باکری می‌گوید «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» این جمله از آن شهید بزرگوار خیلی روی من تأثیر داشت، من هم دوست دارم پاک زندگی کنم و پاک پذیرفته شوم.
چقدر از کارتان استقبال ‌شد و تا چه اندازه توانستید با مخاطب ارتباط برقرار کنید؟
از کار «به یاد شهدا» خیلی استقبال شد و از نظر تیراژ جزو پرفروش‌ترین کارها برای ناشر بود. پوسترهای زیادی از آن چاپ شد. یادم می‌آید یک بار رفته بودم فرهنگسرا تا از مدارک تحصیلی‌ام کپی بگیرم، پسر نوجوان 15، 16 ساله‌ای هم آنجا بود که کارت پستال کار «به یاد شهدا» در دستش بود، او می‌گفت معلممان گفته این کار خیلی تأثیرگذار است و به ما سفارش کرده تا از روی آن طراحی کنیم، من هم آمده‌ام ابزار نقاشی تهیه کنم.لوازم‌التحریر فروش به آن نوجوان گفت این کار اثر این آقاست، وقتی نوجوان فهمید خالق اثر من هستم به وجد آمد و من حال و هوای دیگری پیدا و او را تشویق کردم.
 
شاهین اینانلو
 
نمایشگاهی داشته‌اید که علاقه‌مندان به هنر، از کارهایتان بازدید کنند؟
دو نمایشگاه با پدرم برپا کردیم، یکی در سال 81 در فرهنگسرای معرفت و در سال 83 در فرهنگسرای خانه فرهنگ آفرینش نور. سه نمایشگاه گروهی هم در فرهنگسرای بلوار فردوس در سال 86 و همچنین نمایشگاه دیگری هم در شهریور ماه همان سال در فرهنگسرای ملل واقع در قیطریه داشتم.
شما شهدا را ندیده‌اید، چگونه توانستید با آنها ارتباط بر قرار کنید؟
درست است، من جنگ را ندیده‌ام اما خاطرات پدرم و مطالعه زندگینامه شهدا به من کمک کرد تا با آنها ارتباط برقرار کنم. من هر کاری را که می‌خواهم شروع کنم قبل از شروع، شرح حال کامل زندگی آنها را می‌خوانم و سعی می‌کنم آن شهید را به خوبی بشناسم بعد با دقت و حوصله تصویر آن را می‌کشم و خصوصیات آنها را در تصاویر نشان می‌دهم مثلاً در نقاشی شهید بروجردی لبخند او را در گلدان و سیب ترسیم کرده‌ام چون سیب در میوه‌ها نشانه لبخند است و همین کار را گیراتر و جذاب‌تر می‌کند. شهدای ما انسان‌های بزرگی بودند آنها می‌دانستند شهید می‌شوند و در حقیقت برای شهادت برگزیده شده بودند. با مطالعه زندگینامه شهید همت خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، او می‌دانسته که شهید می‌شود، وقتی در دفتر یادداشتش نام سیزده نفر از دوستانش که شهید خواهند شد را نوشته جای نفر سیزدهم را خالی گذاشته، وقتی همسرش از او سؤال کرده که چرا اسم او را ننوشته، شهید همت در پاسخ او گفته این را تو باید دعا کنی.
کدام کارتان را بیشتر دوست دارید؟
هر کاری حال و هوای خاص خودش را دارد، کار برای شهدا حس ویژه‌ای در من القا می‌کند، حس می‌کنم به خدا نزدیک‌تر شده‌ام و کار بهتر پیش می‌رود و از خدا می‌خواهم آن طور که به شهدا نگاه کرد به ما هم آنگونه نظر کند. از کودکی سؤالات زیادی در مورد شهدا در ذهنم بود و امروز با کار کردن برای آنها پاسخ سؤالاتم را گرفتم.در نزدیکی منزل ما جایی وجود دارد که کودکان و نوجوانان بزهکار در آنجا نگهداری می‌شوند. همیشه با خود فکر می‌کنم چقدر بین شخصیت آدم‌ها تفاوت وجود دارد که شهید حسین فهمیده زمان جنگ نارنجک به خود می‌بندد و مردانه در مقابل دشمن می‌ایستد و امروز نوجوانی 14، 15 ساله به خاطر بزهکاری پشت میله‌های زندان می‌رود.
اگر تصاویر دیگری بکشید، درآمد بهتری عایدتان نمی‌شود؟
بله، اما بحث درآمد نیست. در کنار کشیدن تصویر شهدا، آثار هنری دیگری هم انجام می‌دهم اما به کار برای شهدا علاقه‌مند هستم و من این مسیر را عمیقاً دوست دارم و این راه را همچنان ادامه خواهم داد. وقتی کارهایم را در بسیج محله و دانشگاه گذاشتم و دیدم دوستانم تحت تأثیر قرار گرفتند، بسیار خوشحال شدم و همین برای من کافی است.
در کنار نقاشی چه کارهای دیگری انجام می‌دهید؟
در کنار نقاشی، موسیقی هم کار ‌می‌کنم. پدرم مدتی مسئول باشگاه تیراندازی بود و در تیراندازی عنوان قهرمانی دارد و من در کنار ایشان تیراندازی را آموختم. بعد از اینکه در دانشگاه پذیرفته شدم، بیشتر وقتم را روی نقاشی شهدا و مطالعه زندگی آنها گذاشتم.
اوقات فراغتتان را چگونه سپری می‌کنید؟
به طبیعت، کوهنوردی و شکار علاقه‌مند هستم و همراه پدرم در مسیر به عکاسی و فیلمبرداری از طبیعت پرداخته و دستمایه کارهایمان قرار می‌دهیم. در فصل شکار نیز با صدور پروانه از طرف محیط زیست به شکار هم می‌رویم. من دوست خاصی ندارم و بیشتر اوقات فراغتم را از بودن در کنار پدرم لذت می‌برم و در واقع او هم پدرم هست و هم دوستم. ضمن اینکه طبیعت به من آرامش می‌دهد و روی کارهایم تأثیرگذار است.
صحبت خاصی اگر باقی مانده است، بفرمایید؟
به جوانان همسن و سال خودم توصیه می‌کنم وقتشان را به بطالت هدر ندهند و سعی کنند در زندگی هدف داشته باشند و مسیرشان را مشخص کنند و برای رسیدن به هدفشان تلاش کنند. در خاتمه جا دارد از پدرم که از دوران کودکی تا کنون دوست و مشوق و نیز اولین استادم هستند، تشکر کنم. همچنین از اساتید محترم استاد فریبرز غنچه‌ای و استاد مسعود مولایی که در امر هنر زحمات بی‌شائبه‌ای برای من کشیده‌اند کمال تقدیر وتشکر را داشته باشم.
 
اثر هنری شاهین اینانلو
 
۲۶ اَمرداد ۱۳۹۰
تاریخ انتشار: ۲۶ اَمرداد ۱۳۹۰
فاطمه
۱۳۹۱/۰۲/۰۹ Iran
5
0
3

خیلی قشنگ بود!!!

فاطمه شهابی
۱۳۹۱/۰۳/۰۸ Iran
0
0
2

سلام بر معشوقان عاشقی که در جبهه های جنوب وغرب درس عاشقی را تدریس کردند و رفتند وسلام بر ان یاس های کبود پرپر گشته ای که عاشقانه دعوت حق را لبیک گفتند ورفتند و حال چقدر سخت می گذرد این روزها که دیگری خبری از همت و چمران و اوینی ها نیست

ناشناس
۱۳۹۱/۰۹/۲۱ Iran
5
0
2

اثر آقای اینالو


نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید