خانه / نمایش جزییات خبر

حکایتی باور نکردنی از شجاعت «مامایِ تیربارچی» در دوران دفاع مقدس

حکایتی باور نکردنی از شجاعت «مامایِ تیربارچی» در دوران دفاع مقدس
خاطره‌ی زهره شجاعی از امدادگران سوسنگرد از یک زایمان عجیب در دل معرکه جنگ را بخوانید.

امروز اول شهریور ماه همزمان با روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک است، به همین مناسبت  به خاطره یکی از ماماهای دوران دفاع مقدس  پرداخته‌ایم. بانو زهره شجاعی از امدادگران سوسنگرد از یک زایمان عجیب در دل معرکه سخن می‌گوید.
در سوسنگرد خدمت می‌کردیم. روزی دو، سه زائو برای وضع حمل می‌آوردند. یک روز سه تا زائو آوردند؛ در همان موقع حمله شروع شد. پرسنل بیمارستان ناچار شدند آن‌ها را سوار وانت کنند از سوسنگرد بیرون ببرند.

در میان گلوله و خمپاره به جایی می‌رسند که دیگه امکان رفتن نیست. وارد سنگری شدند که تیربار داشت و دو برادر سرباز پشت تیربار بودند، دو تا از زائوها همان‌جا توسط یکی از خواهران ماما وضع حمل می‌کنند. ترکش خمپاره به برادران می‌خورد و همان‌ دم شهید می‌شوند. عراقی‌ها جلو می‌آیند. خانم ماما خودش پشت تیربار می‌نشیند و عراقی را به جهنم می‌فرستد و بعد زائوها را به سلامت به بیمارستان می‌رساند.

منبع: مجله صف، شماره 64، فروردین سال 1364، صفحه  36 به نقل از کتاب بیستون عشق

۱ شهریور ۱۴۰۰
تسنیم |
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۰
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید