خانه / نمایش جزییات خبر

مصاحبه ای صمیمانه با امیر سرتیپ دوم دربندی

مصاحبه ای صمیمانه با امیر سرتیپ دوم دربندی
پایگاه میش داغ یک پایگاه عملیاتی است و به دستور شهید صیاد شیرازی در سال های 63-64 ساخته شده است . این پایگاه در منتهی الیه منطقه مرزی ما، در آخرین ارتفاعاتی که ما با عراق داریم، در ارتفاعات رقابیه واقع شده است و به نام سلسله ارتفاعات میش داغ شناخته شده و از ارتفاعات الله اکبر جدا می شود. هم اکنون از این پادگان به عنوان پادگان آموزش و پادگانی که محل اسکان و پذیرایی کاروان های راهیان نور است استفاده می شود .
 
سوال : لطفا خودتان را معرفی بفرمایید ؟
پاسخ : بنده سرتیپ دوم غلامحسین دربندی هستم.
سوال: چه مسئولیت هایی داشته اید ؟
پاسخ : معاونت روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی –در ایام جنگ افسر لشکر 92 زرهی خوزستان
سوال : چند سال است به عنوان روایتگر فعالیت دارید ؟
پاسخ : از سال 68
سوال : روایتگری از کجا شروع شد ؟
پاسخ : از یادواره های شهدا ، مساجد ، مدارس ابتدایی و دبیرستان ها ،  دانشگاه ها و بعدا در یادمان ها در زمانی که کاروان های راهیان نور شکل گرفت.
سوال : به نظر شما روایتگری در انتقال حماسه های دفاع مقدس موثر است ؟
پاسخ : تاثیر روایتگری را بسیار زیاد می دانم البته با شرایطی که باید فراهم شود . علم و اطلاع از دفاع مقدس – به تاریخ جنگ و جغرافیای منطقه و تطبیق دفاع مقدس با جنگ های صدر اسلام و شباهت های دفاع مقدس با جنگ های صدر اسلام .
سوال : در سال های روایتگری موضوع خاصی توجه شما را به خود جلب کرده است ؟
پاسخ : شاهد فراز و نشیب های کاروان های راهیان نور بوده ام . روایتگری بر روی زائرین تاثیر داشته و تحولاتی در اخلاق و منش زائرین بوجود آورده است . این تاثیر منحصر به زائرین کشور ما نبوده بلکه بر روی اتباع خارجی هم اثر گذار بوده است .
سوال : وضعیت معراج شهدا را چگونه ارزیابی می کنید ؟
پاسخ :یکی از آن یادمان های مهم منطقه جنوب بشمار می رود که زیارتگاه هم هست و آن هم به برکت حضور شهدای گمنام در این یادمان است و جزو یادمان های اصلی کاروان های راهیان نور محسوب می شود.
سوال : چه پیشنهادی برای بهبودی کار معراج شهدا دارید ؟
پاسخ : اگر ارزیابی فعالیت در پایان هر دوره انجام شود در برنامه ریزی های بعدی قابل بهره برداری خواهد بود . در پایان هر دوره راهیان نور می توان با تشکیل جلسات و جمع آوری آرای صاحبنظران نقاط ضعف و قوت برنامه های یادمان را کشف کرد و نسبت به رفع موانع و تقویت نقاط مثبت اقدام کرد.تا هر ساله شاهد رشد کیفی برنامه های یادمان باشیم.
سوال : در پایان اگر خاطره ای در ایام روایتگری دارید برای ما بیان بفرمایید؟
پاسخ : اتفاقات راهیان نور از جنس احساس و عاطفه و در روح افراد بسیار تاثیر گذار است و این تاثیر روحی را می توان به چشم دید ، به قول شهید صیاد شیرازی، در عملیات بیت المقدس، آنقدر امدادهای غیبی زیاد بود که آن ها را به چشم می توانستی ببینی و لمس کنی.
پایگاه میش داغ یک پایگاه عملیاتی است و به دستور شهید صیاد شیرازی در سال های 63-64 ساخته شده است . این پایگاه در منتهی الیه منطقه مرزی ما، در آخرین ارتفاعاتی که ما با عراق داریم، در ارتفاعات رقابیه واقع شده است و به نام سلسله ارتفاعات میش داغ شناخته شده و از ارتفاعات الله اکبر جدا می شود. هم اکنون از این پادگان به عنوان پادگان آموزش و پادگانی که محل اسکان و پذیرایی کاروان های راهیان نور است استفاده می شود .
در این پادگان شب ها رزم شبانه با گلوله های تماما جنگی انجام می شود . این رزم در حالی با یک برنامه ریزی بسیار منظم که همراه با شلیک گلوله ها ، شلیک تانک و انواع سلاح ها و عبور از یک شیار کوه وسیم خاردار است  انجام می شود که دختر و پسر ، پیر و جوان ، زن و مرد ، در آن حضور دارند و در پایان روایت راویان در تاریکی و بالای آن تپه ها برگزار می شود که بسیار تاثیر گذار است .
ما در پایان این رزم شبانه از بازدید کنندگان نظرخواهی می کنیم تا بدانیم نظرشان در مورد این برنامه چیست .آنقدر این رزم شبانه تاثیر گذار بود که بعضی از آن ها به روی زمین می افتادند و باید به آن ها کمک می کردیم تا برخیزند.
من برای شما یکی از این نظرخواهی ها را بیان می کنم . یک سری از دانش آموزان راهنمایی آمده بودند آن جا. وقتی ما این ها را جمع کردیم و رزم شبانه انجام شد ، از طرفی این رزم در حیات خود شهید صیاد بود و ایشان گفته بود که این بچه ها را در یک وضعیتی بپذیرید که سوار اتوبوس نباشند حتما سوار کامیون کنید تجهیزات به آن ها بدهید ، شب ها آن ها را زوجی به نگهبانی بگمارید. غذا همان غذای سربازی باشد ، یعنی یک حالتی که آن زندگانی یک رزمنده را  به صورت عملی برایشان به نمایش بگذاریم ، تا لمس کنند . هنگامی که نظرسنجی ها را جمع کردیم یکی از این بچه های راهنمایی فقط یک کلمه نوشته بود (( بسمه تعالی ، فهمیدم )) . تمام تلاش ما هم همین بود که بیایند و متوجه شوند که چه گذشته است .
در مورد دیگری از این نظرسنجی ها دو دختر خانومی بودند که نوشته بودند : ما دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی و فرزند شهید هستیم و تا امروز که سال پنجم پزشکی هستیم سرمزار پدرمان نرفته ایم چون با او قهر کرده ایم که چرا رفت و ما را تنها گذاشت ، امشب که شما این رزم شبانه را انجام دادید ما تازه فهمیدیم پدر ما کجا آمده بود و چطور مقاومت کرده و چگونه به شهادت رسیده است . شما ما را با پدرمان آشتی دادید . ما بلافاصله پس از برگشتن از این جا بر سر مزار پدرمان رفته و عذر خواهی می کنیم .
 *مصاحبه صورت گرفته توسط خبرنگار پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی تفحص شهدا 
۵ فروردین ۱۳۹۵
تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۹۵
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید