خانه / نمایش جزییات خبر

مزار شهدای گمنام کاشمر غبارروبی و عطرافشانی شد

مزار شهدای گمنام کاشمر غبارروبی و عطرافشانی شد
همزمان با آخرین پنج‌شنبه از دهه مبارک فجر 19 بهمن‌ماه مراسم عطرافشانی و غباروبی مزار شهدای گمنام کاشمر و قرائت زیارت عاشورا با حضور جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاههای کاشمر برگزار شد.
به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام ، در مراسم غبارروبی و عطرافشانی مزار شهدای گمنام کاشمر اساتید و دانشجویان در حرکتی نمادین با اهدای شاخه گل به مزار شهدای گمنام که در محل دانشگاه آزاد واحد کاشمر به خاک سپرده شدند، بار دیگر با آرمان‌های شهدای هشت سال دفاع مقدس تجدید بیعت کردند.
در این مراسم علی‌اکبر ثمری، رئیس دانشگاه آزاد واحد کاشمر با بیان این که حراست از مکتب شهادت و حفظ طراوت و تازگی آن نیاز به بازنگری مداوم و مستمر دارد، افزود: امروز نیز دشمن در لباس دیگر به جنگ با کشور‌ آمده لذا باید هوشیار بود و جوانان و نوجوانان را نسبت به این جنگ آگاه کرد.
وی اظهار کرد: یکی از راه‌های حفظ طراوت فرهنگ جهاد و شهادت، حضور نام و یاد شهدای گرانقدر در محافل علمی، پژوهشی و دانشگاهی است که بحمدالله این امر در دانشگاه آزاد کاشمر تحقق یافته است.
ثمری با مقدس‌خواندن مزار شهدا تاکید کرد: این در شعار و در لفظ نیست، بلکه مزار شهدا به واسطه اینکه محل زیارت ملائکه و آسمانیان است، مقدس است به همین جهت یکی از جمله مکان‌هایی که مستحب است با وضو وارد شوید، مزار شهدا است.
وی با اشاره به این که شهدای دفاع مقدس با پیروی از ولایت و گوش به فرمان امام راحل دشمن را زمین گیر کردند و افتخارات بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی آفریدند، یادآورشد: الگوی همه شهدا سرور سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش بودند و تا خط سرخ شهادت در ایران اسلامی جاری است هیچ توطئه دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی به نتیجه نخواهد رسید.رئیس دانشگاه آزاد واحد کاشمر در پایان اظهار کرد: تاکنون که شهدای گمنام در این دانشگاه به خاک سپرده شده‌اند هر هفته در محل مزارشان مراسمی با حضور مردم با نجوای زیارت عاشورا برگزار می‌شود.
۲۱ بهمن ۱۳۹۱
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۱
دیدبان مجنون
۱۳۹۱/۱۲/۲۷ Iran
0
0
0

تخریب چی" اینجا کسی برای شما گریه میکند دارد برای خاطره ها گریه میکند وقت نماز مادر دلتنگت ای عزیز با چشم خیس وقت دعا گریه میکند پاشید آب پشت سرت موقع سفر که میبری توان مرا...گریه میکند تو گریه میکنی به امید شهادتت ...و خواهرت بدون صدا گریه میکند تخریب چی میشوی و خیز میزنی قلبی برای دست جدا گریه میکند تر کش درون جمجمه ات داد میزند ...وهمسرت به رسم وفا گریه میکند هم ترکشی شدی و کمی موج انفجار زیرا گلوله ای به هوا گریه میکند تا آخرین گلوله ی خود جنگ میکنی حالا تمام قافیه ها گریه میکند بر خاک غلت میزنی و _:نه نفس بکش! والله کودک تو،"رضا" گریه میکند *** ده سال رفت بعد تو از جبهه آمدی خواهر زشادی اش به خدا گریه میکند یک ساعت مچی و پلاک و سه استخوان مادر به یاد خاطره ها گریه میکند .از خرمشهر


نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید