خانه / نمایش جزییات خبر

پنج شهید گمنام در قائمشهر آرام می‌گیرند

پنج شهید گمنام در قائمشهر آرام می‌گیرند
فردا شهدای گمنام بر بال فرشتگان تشییع شده پس از وداع به معراج شهدای قائمشهر انتقال یافته و در حسینیه عاشقان ثارالله این شهرستان به خاک سپرده می‌شوند.
به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام، تقدیر حقیقی جهان در کف مردانی است که پروای نام ندارند. آنان از گمنامی خویش کهفی ساخته‌اند و در آن پناه گرفته‌اند. کهفی که آنان را از تطاول دهر مصون می‌دارد. اصحاب کهف خود را از تعلقات رهانده‌اند و این چنین ننگ تعلقات نیز دامان آنان را رها کرده است.
واژه شهادت مصدر است از ریشه شهید، به‌معنای حاضر بودن و گواه بودن و در مقابل عالم غیب قرار دارد. بنابراین این گونه ایثارگری‌ها از چنان قداست و عظمتی برخوردار است که سایر شکل‌های ایثار در مقابل آنها ناچیز و کوچک به حساب می‌آیند.
قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید:‌ «شهادت بالاترین و آخرین مرحله از خود گذشتگی(ایثار) است.» جان را در کف خود قرار دادن و در راه هدفی متعالی فدا کردن است. صفات متجلی در شهدا نترسیدن از مرگ، شفقت، آزادمنشی، ایمان و پرهیز از شهوت طلبی ثبات قدم و صداقت در عمل است.
قرآن، حضرت ابراهیم(ع) را به عنوان بنیانگذار ایثار می‌ستاید که از خدایان و بت‌های مشرکان بیزاری جسته و ترسی به خود راه نداده و جان برکف، بت‌ها را درهم شکست و فریاد برآورد:‌ «اف برشما و چیزهای که جز خدا می‌پرستید.»
در اسلام، کشته شدن آگاهانه و انتخاب گرایانه در راه آرمانی مقدس و پاک که به تعبیر قرآن «فی سبیل الله» نامیده می‌شود، شهادت نام دارد و کسی‌که به چنین مقامی دست یابد شهید است.
همچنین در بیان ایثار جانی حضرت علی(ع) می‌فرماید: «و من النَاسِ من یشری نَفَسه أبِتغاء»،«مرضات الله» و بعضی از مردم برای بدست آوردن خشنودی خدا جان خویش را فدا می‌کنند.
در حقیقت ایثار واقعی ارتباط تنگاتنگی با مفهوم شهادت دارد و باید گفت این دو مفهوم از یکدیگر تفکیک‌ناپذیرند. آنجا‌که انسان مکتبی و دین مدار، خون پاکش را در راه پاسداری از اسلام و ارزش‌های متعالی آن تقدیم می‌کند، به بالاترین درجه ایثار رسیده و محبوب‌ترین مقام را نزد خدایش دارد؛ چنان که رسول خدا‌(ص) درباره ارزش خون پاک شهیدان راه خدا می‌فرماید: «ما من قطره أحب الی الله عزوجل من قطره دم فی سبیل الله»،«هیچ قطرهای در پیشگاه خداوند، محبوبتراز قطره خونی که در راه خدا ریخته می‌شود، نیست.»
بارزترین نمونه تاریخی ایثار و شهادت، حرکت و قیام امام حسین(ع) و خاندان پاکش برعلیه نظام فاسد اموی بوده آنها با رشادت تمام در جنگی نابرابر و غیر‌منصفانه از دین خدا دفاع کردند، و با ریختن خون سرخشان، زمینه را برای تحقق عدالت و آینده ی سبز ظهور مهدی موعود(عج) مهیا کردند.
شهادت نه تنها برای کسانی‌که توفیق آن را می‌یابند «رستگاری بزرگ» محسوب می‌شود بلکه در بعد اجتماعی آن باعث حفظ و بقای موجودیت نظام اسلامی و ارزش‌های دینی می‌شود. با گسترش فرهنگ ایثار و شهادت و روحیه شهادت‌طلبی در جامعه و ترویج آن بین عامه مردم به‌خصوص نسل جوان می‌توان به نتایج بزرگی در تثبیت و تقویت پایه‌های دینی و مبانی اعتقادی و اسلامی رسید.
همه کمالات شهید ازقبیل دست یافتن به بالاترین خیر و نیکی، دست یافتن به برترین مرگ‌ها، اولین وارد شونده در بهشت، اذن شفاعت در عالم قیامت و صدها فضلیت دیگرآن است که شهید جان می‌دهد تا دین بماند.
البته باید گفت که فرهنگ ایثار و شهادت، صف کشیدن برای کشته شدن نیست، بلکه در حال حاضر این فرهنگ در تلاش برای خدمت به مردم، همستگی ملی، تحقق عدالت، اطاعت از رهبری و سوق دادن کشور به‌سوی پیشرفت و تکامل معنی پیدا می‌کند و در بعد خارجی با اتکا به این فرهنگ می‌توان نقشه‌های دشمنان را خنثی کرد و تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.
شهدا می‌خواهند مشعل ولایت روشن شود و کلمه باطل محو گردد و بساط ظلمت جمع شود و دوران ظهور نور و حقیقت و در واقع ظهور کلمه ولایت فرارسد.
شهید کامل شهیدی است که می‌خواهد فدا شود که هم خودش حقیقت ظهور را درک کند و هم حجاب‌ها برداشته شود و دیگران نیز به این حقیقت برسند.
حیات انسانی به‌طور مطلق و حیات شهیدان راه حق، به حکم دلائل فلسفی و تصریح قرآن پس از مرگ امتداد و گسترش دارد و مرگ معبر و گذرگاهی بیش نیست که انسان را از سرایی به سرایی، از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر منتقل می‌سازد تو گویی مرگ دروازه ابدیت است و پاسدار این دروازه «قابض الارواح» عزرائیل است. اگر مرگ دروازه ابدیت است و مرگ تن، به معنی مرگ روان نیست، شهید در این میان از ویژگی خاصی برخوردار است.
شنیده‌ام شهدا کسانی هستند که سر از راز خداوند درآورده و به عشق او پی برده‌اند و طبق حدیث شریف قدسی «و هر که عاشقم شد عاشقش می‌شوم و هر که را عاشقش شوم می‌کشم و.... آیا بالاتر از این‌که خدا عاشق شما است و خون بهای شما خداوند است.»
پس کی می‌آیی تا چشم به در بدوزم. می‌ترسم بمیرم در حالی‌که تو را ندیده باشم. از خدا می‌خواهم حداقل استخوان پوسیده تو را ببینم‌. بوی تو را حس کنم و در کنار تو جان بسپارم.
سلام بر شما شهیدان که حد فاصل بین زمین و آسمان را شکستید.
سلام بر شما که ما فی السموات و الارض در قیام و قعودشان نام شما را می‌برند چرا او شاهد است و شما شهید.
سلام بر شما که عاشق ترین بودید و عشق را برای ما مشق کردید. شما که به فرا‌سوی ابدیت پر کشیدید و شما چه بودن را آموختید. اینجا همه چیز داد بودن و شدن می‌زند ولی ما در دنیای پوچ خویشتن خویش غرقیم. وقتی به این سر زمین مقدس یعنی جبهه پا می‌گذاریم چرا‌که نهایی مجال جمع شدن با خویش است. پس بیائید خود گمشده را در کوچه‌های تنهایی بیابیم.
شهدا، واژه‌ای پاک و مطهر که خود خدا در مقام والای آنها آورده، مپندارید آنها که برای رضای خدا جان خود را از دست داده‌اند، مرده‌اند بلکه آنها زنده‌اند و نزد پرودگارشان روزی می‌خورند چه وصف زیبایی از شهدا و اهمیت آنها.
به‌راستی که می‌توان گفت، شهدا از امام حسین(ع) الگو‌برداری کرده‌اند و مانند سرور و سالار خویش از بهترین چیزی‌که خدا به آنها عنایت کرد، چشم پوشیدند و جان و هستی خود را در طبق اخلاص گذاشتند و حتی ذره‌ای در اهداف خود شک نکردند.
چه می‌توان گفت در وصف شما بزرگان که بتوان شما را توصیف کرد، رفتید اما در دل بازماندگانتان جای دارید و بی‌گمان آنها نیز برای رسیدن به چنین جایگاهی غبطه می‌خورند.
بازماندگان شما، شما را همه جا نظاره می‌کنند و چه کسی می‌تواند، باور کند که شما در دل آنها جای گرفتید به جز کسی‌که با عمق جان خویش شما درک کرده است.
شهدا، شما حداقل مکانی دارید و تاریخ ولادت و شهادت شما مشخص است اما چه باید گفت از شهیدانی که مشخص نیست برای چه مکانی هستند و آنقدر غریب واقع می‌شوند که در سراسر سرزمین ایران و در هر مکانی که در خاک آرام می گیرند با بوی پاک خویش آنجا را عطر‌آگین می‌سازند.
چه باید گفت از شهیدی که حتی مادرش در دیدن حتی استخوان فرزندش نیز در حسرت بسر می‌برد اما آن مادر نمی‌داند که فرزندش در جایی دیگر از میهنش مورد تشییع قرار گرفته است.
چه باید گفت از شهیدی که در شهادت حضرت رقیه‌(س)، آن دختر کوچک امام حسین(ع) که با دیدن سر پدرش به شهادت می‌رسد اما او دختر کوچک نیست بلکه از چنان ابهت و شکوهی برخوردار است که باید در وصف او سخنان گفت.
قائمشهری‌ها که شهرشان را با نام آقا امام زمان(عج) مزین کرده‌اند در روز شهادت حضرت رقیه(س)، باز هم شاهد ورود شهیدانی هستند که شهرشان را با بوی عطر پاک خویش مزین می‌کنند اما چه شهیدانی؟
شهیدانی که گمنام لقب گرفته اند اما به راستی آنها گمنام هستند یا خود ما. ما که بایستی به وظیفه خود در مقابل آنها بندیشیم و از پرودگار بخواهیم که حداقل ما را در سربازان حضرت امام زمان(عج) قرار دهد و ما نیز به درجه رفیع آنها نائل شویم.
آری فردا، روز به خاک سپرده شدن شما شهیدان گمنام در قائمشهر است و سرور شما که برای رسیدن به چنین رفیعی به او اقتدا کردید به خوبی می‌داند که در دامن چه خانواده ای پرورش یافتید که به چنین مقام والایی، نائل شدید.
شهدای گمنام بر بال فرشتگان تشییع شدند و اکنون با ورود خود قائمشهر را با عطر پاک خویش، عطر‌آگین ساختند.
امروز خاک قبور شما را بر دیدگانم می‌نهم شاید که گوشه‌ای از مقام شما را در نزد خدا متوجه شوم.
۲۸ آذر ۱۳۹۱
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۱
نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید