خانه / نمایش جزییات خبر

این گل بر روی پیشانی شهید روئیده بود....

این گل بر روی پیشانی شهید روئیده بود....
البته قبلاً قدم خیر برادر غلامی را دیده بودم.روز نیمه شعبان برادر غلامی توسل پیدا کرد به امام زمان(عج)اشک می ریخت و از آقا تقاضای کمک می کرد .چرا که چند روزی بود که شهید پیدا نمی کردیم.بعد در داخل دشت حرکت کرد و از ما جدا شد....
 چندمین بار بود که دست خالی برگشتیم.می دانستیم اینجا شهید داریم اما هرچه گشتیم  خبری نشد.برادر غلامی را دیدم.گفتم:امروز شما با ما بیا شاید قدم شما خیر باشد.
البته قبلاً قدم خیر برادر غلامی را دیده بودم.روز نیمه شعبان برادر غلامی توسل پیدا کرد به امام زمان(عج)اشک می ریخت و از آقا تقاضای کمک می کرد .چرا که چند روزی بود که شهید پیدا نمی کردیم.بعد در داخل دشت حرکت کرد و از ما جدا شد.
در میان دشت یک شقایق وحشی روئیده بود.برادر غلامی در کنار آن گل نشست وآن را کند.گل از ریشه خارج شد.باتعجب به زیر آن نگاه کرد.زیر گل خالی شده بود.خاکها را کنار زد.بعد هم با فریاد ما را صدا کرد!
عجیب بود.این گل بر پیشانی یک شهید روئیده بود.نام آن شهید که در روز نیمه شعبان پیدا شد عجیب تر بود.شهید مهدی منتظر القائم
با برادر غلامی وارد منطقه شدیم .منطقه کاملاً رملی بود.کمی گشتیم اما بی فایده بود.باد ملایمی می وزید. کم کم وزش باد شدت گرفت.خودمان را به درختی رساندیم تا در امان باشیم.
وزش باد که کم شد به اطراف نگاه کردیم.قدم شهید غلامی واقعاً خیر بود.چیزی که زیر خاک مدفون بود حالا خودش را نشان داده بود.پیکرهای مطهر شهدا کاملاً مشخص شده بود.
پنج شهید از آنها را که مطمئن بودیم گمنام هستند انتخاب کردیم.هیچ مدرک هویتی همراهشان نبود.قرار شد آنها را در ورودی شهر دهلران در روز تاسوعا تشییع و دفن کنیم.
برای آخرین بار همه وسایلی که داخل کفن شهدا بود جستجو کردیم.دوست داشتیم  با پیدا شدن این شهدا داغ دل مادرانشان را تسکین دهیم.
یکی از شهدا را که سر در بدن نداشت به نیابت از آقا امام حسین (ع) انتخاب کرده بودیم.کفنها را آماده کردیم.آخرین شهید همان پیکر بدون سر بود.بچه ها اشک می ریختند. دل ما سخت هوایی شده بود.
به شهید آخر رسیدیم.ناخودآگاه نگاهم  به روی پیراهن شهید خیره ماند.تکه پارچه ای از جیب شهید نظرمان را جلب کرد. روی آن چیزی نوشته شده بود.به سختی خوانده میشد.اما....
معجزه شده بود.روی پارچه نوشته بود:حسین پزنده اعزامی از اصفهان
شهید به آغوش خانواده برگشت.تا در روز عاشورا در اصفهان تشییع شود.شهید گمنام دیگری را جایگزین کردیم.کسی چه می داند شاید نام او که در تاسوعای دهلران تشییع شد عباس بوده!
 
۲۰ تیر ۱۳۹۱
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۱
علی
۱۳۹۱/۰۴/۲۲ Iran
5
0
0

شهدا عزیز واقعاً دستون درد نکنه.....


نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید