«از سَر گذشت»؛ نخستین شب شعر مقاومت در معراج شهدا _ بخش اول
حجم فایل : 81,582 کیلوبایت تاریخ بارگذاری : ۲۹ اَمرداد ۱۳۹۶ بازدید: ۴۰۵
توضیح مختصر
شعر خوانی خانم " طیبه عباسی"
توضیحات

متن شعر:

 

برداشت به امید تو ساک سفرش را

ناگفته ترین خاطره ی دور و برش را

 

برگشت نگاهی به من انداخت و خندید

بوسید در آن لحظه ی آخر پسرش را 

 

برخواسته بود العطش از مجلس روضه 

آتش زده بود آه دل شعله ورش را

 

پر زد به هوای حرم عشق که شاید

یک روز بریزد همه جا بال و پرش را

 

آهسته فقط گفت امان ار دل زینب

وقتی که رساندند به مادر خبرش را

 

این کرب و بلا نیست دمشق است که هر بار

یک جور شکسته دل هر رهگذرش را

 

آیا تن بی جان تو هم زیر سُم اسب

بگذار نگویم از این بیشترش را

 

در راه دفاع از حرم عشق چه خوب است

عاشق بدهد مثل تو صدبار سرش را