شانزده سال بعد

شانزده سال بعد
شانزده سال بعد
  • زهرا سادات حسینی مهرآبادی
  • حماسه یاران
  • ۸ خرداد ۱۴۰۲
  • 208
  • 9786007874554
کتاب حاضر روایت سردار «حسین کاجی» فرمانده پیشکسوت و راوی دفاع مقدس از ویژگی های شهید «شفیعی» است که به قلم «زهرا حسینی مهرآبادی» توسط موسسه حماسه یاران منتشر شده است.

«محمدرضا شفیعی» سال ۴۹ در محله «دروازه ری» قم به دنیا آمد؛ وی در ۲۸ خردادماه سال ۶۳ عازم جبهه شد و چهارم دی ماه سال ۶۵ هنگام باز کردن معبر در عملیات «کربلای چهار» مجروح و اسیر شد و پس از ۱۰ روز در اردوگاه اسرای شهر «موصل» عراق به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید عزیز را در قبرستان «الکخ» مابین «سامرا» و «کاظمین» دفن کردند؛ پس از ۱۶ سال هنگام مبادله اسرا در تاریخ ۴ مردادماه سال ۸۱ پیکر شهید «شفیعی» در حالی که سالم بود، به وطن بازگردانده و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم خاکسپاری شد.
«دستش را به لبه قابلمه گذاشت و سرش را جلو برد، ولی تا آمد بخورد یکی گفت: «بهش آب نده. برای زخمهاش خوب نیست» گفتم «ببین چقدر تشنه ست! داره لَه لَه می زنه» بقیه هم با من موافق بودند. انگار برای همه یقینی شده بود که رفتنی است. محمدرضا به حالت نیمه نشسته یک دستش را به دیوار گرفته بود و با دست دیگر قابلمه را سمت دهانش می کشید. من و مهدی هم سمت دیگر قابلمه را می کشیدیم. مهدی گفت: «آب ندیم» من گفتم «بدیم» و محمدرضا ساکت هر دوی ما را نگاه می کرد. یک دفعه دستش از ظرف آب رها شد و با صورت روی زمین افتاد ...»
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.